«ظرف» چیست و «ظریف» کیست؟
www.Fallosafah.org
شماره: ۴۰
عنوان: «ظرف» چیست و «ظریف» کیست؟
نويسنده: نوشتۀ لوییس ا. گیفن
مترجم: محمد سعيد حنايي کاشاني
درج: چهارشنبه، ۶ آبان ۱۳۹۴ | ۹:۳۶ ب ظ
آخرين ويرايش: چهارشنبه، ۶ آبان ۱۳۹۴ | ۹:۴۲ ب ظ


 

«ظرف» چیست و «ظریف» کیست؟

نوشتۀ لوییس ا. گیفن

 

«ظَرف» را در معنای کلی، و اکنون مستعمل آن، در زبان انگلیسی به کلماتی از این قبیل ترجمه می‌کنند: «آراستگی/elegance، دلربایی/charm، لطافت/gracefulness، بذله‌گویی/wittiness، کاردانی/resourcefulness، یا سرزندگی /esprit». این کلمه در عصر عباسیان برای دلالت بر نمونه‌ای آرمانی و جامع از آراستگی و پیراستگی شخصی به کار می‌رفت و به تلویح متضمن صفاتی از قبیل فرهنگ و شهرنشینی و اخلاق و حساسیت زیباشناختی و ادب در رفتار و خوش‌مشربی و حُسن معاشرت بود. محققان عصر جدید گاهی به «آرمان ظرف/ادب» اشاره کرده‌اند، زیرا دامنه‌های معنایی این دو کلمه در بستر برخی متون همپوشی دارند (مقایسه شود با: Bonebakker، در فروتر کلام). «ظرف» را ابوالطیب الوشّاء (متوفی ۳۲۵/۹۳۶ یا ۹۳۷) در «کتاب الموشی»، همچنین دارای عنوان «الظرف و الظرفاء» (آراستگی و آراستگان/ Elegance and Elegant People) با اصطلاحاتی خاص توصیف (و شاید به عبارتی بتوان گفت، تجویز) کرد. الوشّاء و کسانی که او از آنان نقل قول می‌کند بر وابستگی متقابل و تنگاتنگ «ادب» و «مروت» و «فتوت» و «ظرف»، یعنی «فرهنگ و مردانگی و شهسواری و پیراستگی»، تأکید می‌کنند. برای فرد «ظریف» (جمع مذکر: «ظُرفا»، اسم یا صفت)، شخصی که به دنبال این آرمان درباری است، داشتن فهمی از اینکه در عشق و دوستی چگونه باید رفتار کند لازم بود. بدین سان «کتاب الظرفاء» به رساله‌ای بی‌همتا در نظریۀ عشق تبدیل شد (به‌ویژه فصل‌های ۲۲ – ۱۵). شخص در عشق و علاقه نباید از حدود شریعت تجاوز کند و نیز نباید بی‌احتیاط یا بی‌وفا باشد. «عفت» واجب است، و نیز اجتناب از زیاده‌روی‌های شهوت. به همین سان بود نظر ابن داوود (متوفی ۲۹۷/۹۱۰)، پیشوای مکتب فقهی ظاهری، از معاصران الوشاء، در فصلی از کتابش با عنوان «کتاب الزهره» (کتاب گل)، مبنی بر آنکه «آن که پیراسته است (ظریف) عفیف خواهد بود». او بر رازداری در عشق نیز تأکید داشت. ‌باری، برداشت ابن داوود از آرمان «ظرف» از جنبه‌ای مهم متفاوت بود با برداشت الوشاء، که ابن داوود او را در زیاده‌روی در عشق مقصر می‌دانست، زیرا الوشاء بنا به آنچه شایع بود به بیماری کشنده‌ای دچار بود که سبب آن عشق ناکام و علاقه‌ به جوانی دیگر بود.

الوشاء در صفحات این کتاب آداب عشق آرمانی‌شده و دنیوی‌ترین روابط آن عصر و تشریفات اجتماعی آن را برجسته می‌کند. او، در فهرست تجویزهایی که دربارۀ مضمون عشق می‌کند فصلی را نیز به سخنانی دربارۀ اشتیاق عرفانی به خدا می‌گنجاند. محبت برادرانه میان مسلمانان «در راه رضای خدا»، عشق به کنیزکان زیبا، عشق سوزان صوفی به خدا — همه در یادداشت‌هایی نوشته‌شده برای محبوب، حک‌شده بر جواهرات، یا نقاشی‌شده بر بشقاب‌ها، منقوش بر سینی‌ها، گلدوزی‌شده بر پارچه‌ها، جامه‌ها، یا نقش‌شده بر فنجان‌ها، کفش‌ها، یا حتی نقاشی‌شده با آب طلا بر سیب یا پیشانی زنی خدمتکار. جنبه‌های دیگری از این آیین نیز در این تصویر بارز است: به طور نمونه، مراقبت از اینکه به مهمانان تنها از آن غذاهایی داده شود که برای شخص ظریف درخور است، و از دادن برخی دیگر خودداری شود.

به سخنی که ژان کلود واده گفته است، به نظر می‌آید که آرمان مشترک «ظرف» در محافل شهری فرهیختگان و باسوادان همچون «اصلی اجتماعی و وحدت‌بخش» عمل می‌کرده است. آداب این آیین به افرادی که دارای خاستگاه‌های قومی و قبیله‌ای و جغرافیایی متعدد بودند کمک می‌کرده است با یکدیگر پیوند یابند. چنین می‌نماید که «ظرف» با «انسان گرایی اسلامی» (تعبیر جوئل ل کرمر) در حال توسعه‌ای دست بیعت داد که اندکی بعد در میان این سرآمدان شکوفا شد.

 

ترجمه‌ای است از:

Lois A. GIFFEN, "Zarf",  in Julie Scot Meisami and Paul Starsky (eds.), Encyclopedia of Arabic Literature, 2 vols., London: Routledge, 1998, ii, 821-2.

 متن اصلی:

الوشاء، «کتاب الموشی (یا الظرف و الظرفاء)، بیروت (۱۹۶۵) (با تحشیه و اعراب‌گذاری؛ مبتنی بر تصحیح برینوو، لیدن ۱۸۸۶).

مطالعۀ بیشتر:

 

Bonebakker, S.A., 'Adab and the concept of belles  lettres' in CHALABL, 16-30 (on the changing sense of adab).

Ghazi, M.F., 'Un group sociale: "Les Raffines" (Zurafa')', SI 11 (1959), 39-7l.

Giffen, L.A., Theory of Profane Love among the Arabs, New York (1971) 8-15, 70-1, n. 8,

Hamori, A., 'Love poetry (ghazal)', in CHALABL,  202-82 (esp. 208-11 on refined love and zarf).

Kraemer, J.L., Humanism in the Renaissance of Islam, 2nd rev. edn, Leiden (1993), esp. xi-30,162-5.

Vadet, J.-c., L'esprit courtois en Orient dans les  cinq premiers siecles de I' hegire, Paris (1968), 317-5l.

Von Grunebaum, G.E., Medieval Islam, Chicago  (1962),250-7.

 





يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / جمعه، ۱۰ فروردين ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org