آداب یا راه و رسم کتابفروشی اینترنتی — فلُّ سَفَه
پنجشنبه، ۹ فروردين ۱۴۰۳ | 
Thursday, 28 March 2024 | 
شماره: ۴۸۶
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: جمعه، ۱۶ تير ۱۳۹۶ | ۱۱:۰۲ ب ظ
آخرين ويرايش: جمعه، ۱۶ تير ۱۳۹۶ | ۱۱:۰۲ ب ظ
موضوع: کتاب

  • آداب یا راه و رسم کتابفروشی اینترنتی

در جهان اسلام قدیم که مردم ظاهرا کمتر آدابدان بودند و هنوز باید راه و رسم بسیار چیزها را می‌آموختند نویسندگان آدابدان کتابهایی می‌نوشتند در «آداب» کارها و چیزهای مختلف، از لباس پوشیدن و خودآرایی و طرز خوردن و نوشیدن گرفته تا زناشویی و آموزگاری و حُسن معاشرت و همزیستی با دیگران. شاید تأثیر همین کتابها بود که زندگی شهری جوامع اسلامی را در قرون وسطای میلادی به یکی از جذابترین زندگیهای آن روزگار تبدیل کرد، و البته مسلمانان این چیزها را از اسلاف متمدن خود ایرانیان و یونانیان و مصریان و هندیان و چینیان آموخته بودند و هنوز تا قرن پنجم و ششم گفتار «شریعت‌مداری» و «اسلام ناب فقهی» فراگیر نشده بود. شهرنشینی و تمدن خود فرهنگی می‌خواهد که باید آن را از راه گفتار یا نوشتار پراکند و نوجوانان و جوانان و بزرگسالان را «ادب» آموخت تا هرکار بدان آیین شود که معقول و مقبول و شایستۀ زیست انسانی است. امروز در بلاد کفر انواع و اقسام «آیین»ها و «شیوه»ها برای انجام کارها و چیزها درمی‌آید، به پیروی از همان سنت قدیم ملل متمدن، از جمله طرز کاسبی، و حتی آدم اگر نخواند می‌تواند ببیند و بیندیشد و مقایسه‌ای میان «ما» و «آنها» بکند تا بیاموزد. اینکه آدم بداند چیزی را چطور بفروشد خودش «هنر»ی است که هرکس راه و رسم آن را نمی‌داند. یک نمونه‌اش را من اکنون خدمت شما عرض می‌کنم.

چندی است به این گمان افتادهام که برخی ناشران یا کتابهای خود را به شرکتهای پخش و توزیع و کتابفروشیها نمی‌دهند، یا شرکتهای پخش آن‌قدر بی‌معرفت‌اند که کتابی را درست پخش نمی‌کنند یا وقتی در بازار نایاب شد جای آن را دوباره پُر نمی‌کنند یا شمارگان کتاب آن‌قدر ناچیز است که ناشر با خود می‌گوید چرا بدهم به پخش؟ خودم تکفروشی می‌کنم، از راه توزیع اینترنتی و سایتی که دارم. در این صورت نیازی نیست مدتی صبر کنم تا سرمایه‌ام برگردد، آن که کتاب را می‌خواهد خودش می‌آید دنبالش!

اینکه ناشر چطور می‌خواهد کتاب را به دست خواننده برساند، باواسطه یا بی‌واسطه، اکنون مورد بحث من نیست. او کتاب را به خریدار بفروشد، هر طور که دلش می‌خواهد. بحث من این است که در هر حال ناشر باید جانب خواننده را نگه دارد (چون بنا به مثل مشهور آلمانی: «مشتری شاه است، یا مشتری تاج سر ماست!»)، چگونه؟ خب مقایسه‌ای میان کتابفروشی و این سایتهای به اصطلاح فروش کتاب به ما خواهد گفت. کتابفروشی (دست کم همین کتابفروشی ایرانی دچار کمبود فضا و دیگر امکانات) چه امکانی در اختیار خواننده می‌گذارد که سایت در فضای مجازی نمی‌گذارد؟ کتاب را در کوچکترین کتابفروشی هم می‌شود از قفسه یا از روی پیشخوان برداشت، به دست گرفت، نگاه کرد و ورق زد، شاید حتی بو کرد، و کمی هم خواند. آن وقت اگر چشمت را گرفت می‌خری و اگر نگرفت دست خالی می‌روی، البته با کمی معلومات، چون به هر حال چیزی از آن کتاب دستگیرت شده است. کسی هم از تو طلبکار نیست. این راه و رسم کاسبی و داد و ستد است. به زور و با چشم بسته نمی‌شود چیزی را به کسی فروخت! خب کتابفروشی‌های نمونۀ امریکایی و اروپایی حتی برایت میز و صندلی هم گذاشته‌اند که راحت بنشینی و هرقدر می‌خواهی کتاب را همانجا بخوانی. حتی برخی کتاب فروخته‌شده را پس می‌گیرند یا تعویض می‌کنند، به این دلیل که از کتاب خوشت نیامده است! خب حالا گویا هنوز زود است که ما این توقعات را از کتابفروشی‌های خودمان داشته باشیم.

اما سایت چطور؟ سایتهای ایرانی ما تصویر روی جلد کتاب را گذاشته‌اند، و گاهی شرحی چند خطی هم در زیرش، اما دیگر هیچ. نه از صفحۀ فهرست کتاب خبری است و نه از صفحات داخلی‌اش. خب حالا چطور می‌خواهی یا باید این کتاب را بخری؟ کتاب را کجا باید دیده باشی که بفهمی اصلا دربارۀ چیست و چه مطالبی دارد و چطور نوشته شده یا ترجمه شده است؟ آیا فقط عنوان کتاب کافی است؟ خب این جور وقتها گویا یا باید به اسم ناشر ایمان داشته باشی یا به اسم مؤلف و مترجم یا فقط عنوان کتاب برایت مهم باشد و به هر حال به یکی از آنها اعتماد کنی؟ راه دیگری هم هست؟ خب شاید باز ناشران ایرانی بگویند هزینۀ طراحی سایت به شیوۀ گوگل یا آمازون که امکان دیدن و ورق زدن کتاب را می‌دهد با امکانات مالی یا توانایی فنی طراحی سایت ما مقدور نیست! باز هم اشکالی نیست. گذاشتن چند تصویر از فهرست یا صفحات دیگر کتاب یا قراردادن چند صفحه به صورت فایل پی دی اف در کنار تصویر روی جلد کتاب این کمبود را جبران می‌کند و هزینه‌ای هم ندارد و خواننده را به خواندن و خریدن کتاب نیز احتمالا علاقه‌مندتر می‌کند. نمی‌دانم آیا اکنون راه دیگری هم هست؟



آدرس دنبالک اين مطلب: http://www.fallosafah.org/main/weblog/trackback.php?id=486
مشاهده [ ۳۷۳۵ ] :: دنبالک [ ۰ ]
next top prev
دفتر يادها گفت و گوها درسها کتابها مقالات کارنامه
يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / پنجشنبه، ۹ فروردين ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org
Powered By DPost 0.9