دین بدون عقل سلیم — فلُّ سَفَه
پنجشنبه، ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ | 
Thursday, 25 April 2024 | 
شماره: ۴۵۲
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: يكشنبه، ۲۴ آبان ۱۳۹۴ | ۴:۵۰ ب ظ
آخرين ويرايش: يكشنبه، ۲۴ آبان ۱۳۹۴ | ۵:۰۷ ب ظ
موضوع: دين

وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ
و [خدا] بر كسانى كه نمى‌انديشند پليدى را مقرر می‌کند!


  • دین بدون عقل سلیم

مشکل امروز جهان اسلام «داشتن دین» نیست، «نداشتن عقل» است، نه «عقل فلسفی»، بلکه عقل در پایین‌ترین سطح آن، یعنی: «عقل سلیم»، همان عقلی که به گفتۀ دکارت فرانسوی بهتر از همه چیز میان آدمیان تقسیم شده است و همه در آن مشترک‌اند (common sense)، نه کمتر و نه بیشتر، چندان مساوی که هیچ‌کس را از کمی و نقصان آن شکایتی نیست! انسان را حیوان/موجود عاقل گفته‌اند، اما این عقلی که بخشش خدا به آدمیان است، و مایۀ امتیاز او از هر موجود دیگر، چه بسا کمتر از هرچیز دیگری در وجود انسان از آن استفاده می‌شود. بیهوده نبود که فیلسوف آلمانی ستایشگر عقل، هگل، می‌گفت: «نخستین ذکر یا نماز ما در هر پگاه که از خواب برمی‌خیزیم باید این باشد: موجود عاقلیم». ما را در خواب به «عقل» نیاز نیست، اما بیداری بدون استفاده از «عقل» یا «اندیشیدن» هولناکترین کابوس‌ها را برای ما رقم خواهد زد، و مگر نزده است، هرگاه که در زندگی کمتر از آن بهره برده‌ایم، یا در این قرن‌هایی که از تاریخ تمدن آدمی گذشته است؟ افسوس، چه بسیار فراموش می‌کنیم «اندیشیدن» را که همان بهره گرفتن از «عقل» باشد و آن گاه چه «شرّها» که به دست خود به پا نمی‌کنیم. اما گاه حتی بس بسیار به «ستایش» عقل و اندیشیدن می‌پردازیم، و حال آنکه در همین ستایش‌هایمان نیز باز نه عقلی است و نه اندیشیدنی!

آدم باید قبل از هرچیز «عقل» داشته باشد. اول «عقل»، بعد «دین»! آدم وقتی عقل داشته باشد، هم «دین»اش درست می‌شود، هم «دنیا»یش. اما وقتی عقل نداشته باشد، مراجع دینی‌اش می‌شوند، مشتی افراد «ریش و عمامه»دار، و «عقل»‌اش می‌شود «فتوا»ی مشتی ساده‌لوح نادان یا در صورت دیگر، مشتی مزوّر عوامفریب، و مجاهدانش نیز یا می‌شوند، «پزشک و مهندس‌ها»ی بی‌بهره از «عقل سلیم»، یا «اراذل و اوباش» و «مردم دون» بدوی و حاشیه‌نشین شهرهای بزرگ، با دلی سرشار از کینه به زندگی و فرهنگ و تمدن شهری! آن گاه «دین» محملی می‌شود «ارزش‌بخش» و «وجدان‌کُش» برای تخلیۀ نفرت‌ها یا حقارت و ناتوانی خود در تلافی ستم‌ها و تحقیرها و رنج‌ها و شکنجه‌هایی که کسانی دیگر مسئول آنها بوده‌اند، اما یا دست ما از آنان کوتاه است، یا به ما نشانی غلط داده‌اند! اما چه آگاهی‌بخش و انذاربخش است این سخن قرآن، هم برای تحمیل‌کنندگان دین و هم برای آنان که نمی‌اندیشند. ایمان بدون اندیشیدن هم ایمان نیست!:

وَلَوْ شَاء رَبُّكَ لآمَنَ مَن فِي الأَرْضِ كُلُّهُمْ جَمِيعًا أَفَأَنتَ تُكْرِهُ النَّاسَ حَتَّى يَكُونُواْ مُؤْمِنِينَ وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَن تُؤْمِنَ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لاَ يَعْقِلُونَ.

و اگر پروردگار تو می‌خواست قطعا هر كه در زمين است همه آنها يكسر ايمان مى‏‌آوردند. پس آيا تو مردم را ناگزير مى‏‌كنى كه به خدا ایمان بیاورند؟ و هيچ‌كس را نرسد كه جز به اذن خدا ايمان بياورد و [خدا] بر كسانى كه نمى‌انديشند پليدى را مقرر می‌کند (یونس، ۱۰۰–۹۹)



آدرس دنبالک اين مطلب: http://www.fallosafah.org/main/weblog/trackback.php?id=452
مشاهده [ ۲۹۲۳ ] :: دنبالک [ ۰ ]
next top prev
دفتر يادها گفت و گوها درسها کتابها مقالات کارنامه
يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / پنجشنبه، ۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org
Powered By DPost 0.9