در معنای «تبرئه» یا justification”‎‏ “ در خداشناسی مسیحی — فلُّ سَفَه
www.Fallosafah.org
شماره: ۳۶۷
عنوان: در معنای «تبرئه» یا justification”‎‏ “ در خداشناسی مسیحی
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: شنبه، ۴ آبان ۱۳۹۲ | ۹:۴۳ ب ظ
آخرين ويرايش: شنبه، ۱۵ آبان ۱۴۰۰ | ۲:۵۵ ق ظ


  • در معنای «تبرئه» یا justification”‎‏ “ در خداشناسی مسیحی

امروز در فیس‌بوک مطلب زیر از مهدی خلجی توجهم را جلب کرد:‏

در ذهن من بود که ترجمه‌ی انجمن کتاب مقدس از کتاب مقدس باید برگردانی دقیق به ‏شیوه‌ای کهن باشد. به تازگی وقتی برای چند قطعه به آن رجوع کردم دیدم نه تنها نثر بد و ‏گاهی مغلوطی دارد که در ترجمه‌ی پاره‌ای از اصطلاحات مهم نیز اصلاً دقیق نیست. مثلاً ‏اصطلاح ‏Justification par la foi‏ را که یکی از مهم‌ترین مضامین در الاهیات مسیحی و ‏به معنای رستگاری از راه ایمان و نه عمل صالح (شریعت) است، مترجم درست درنیافته ‏است. از جمله، در رساله‌ی پولس رسول به رومیان آورده (باب پنجم): «به ایمان عادل ‏شمرده شدیم»!‌ در ترجمه‌ی عربی آمده است: «قد تبررّنا بالایمان» که کمابیش درست است. ‏ترجمه‌ی آقای سیار الان پیش‌ام نیست و نمی‌دانم ایشان چه برگردانده‌اند.‏

این مطلب گرچه در برخی جزئیات به نظرم درست نمی‌آید، که البته در فروتر توضیح ‏خواهم داد، چون این خطای فاحش ترجمۀ کتاب مقدس به فارسی را دست کم ۱۲ سال پیش در ‏ترجمۀ کتابی یادآوری کرده بودم، آن را به همراه بحثی دربارۀ این مطلب می‌آورم. اما ‏گذشته از این توضیحات مهدی خلجی، توضیحات پیروز سیار مترجم زبردست و ‏فاضل کتاب مقدس بود که آن هم به نظرم خالی از اشکال نیست. اما نخست ترجمۀ پیروز ‏سیار از آیۀ مورد بحث به روایت یکی از خوانندگان، در ذیل نظر:‏

ترجمه سیار این است: پس چون دادگر شمردگی خویش رااز ایمان یافتیم، با خدا به میانجی ‏خداوندمان عیسی مسیح در صلح هستیم.2- او بر ما عطا کرده که با ایمان، بدین فیض نایل ‏آییم

و اما توضیح پیروز سیار چنین است:‏

دوست گرامی جناب خلجی، مطلب شما در باره ‏justification‏ که یکی از اصطلاحات ‏کلیدی منظومه اعتقادی پولس است، باعث مطرح شدن آرا و عقاید سودمندی شد. در واقع ‏درک مسیحیت به عنوان یک نظام دینی جدید بدون درک دستگاه فکری پولس ناممکن است و ‏به یقین این پولس است که مجموعه تازه ای از آرا و عقاید دینی را برای مسیحیت به ارمغان ‏می آورد و موجب تمایز این دین از سایر ادیان می گردد. نکته مهم در مورد "دادگرشمردگی" ‏که شاید بیش از نفس دادگرشمردگی اهمیت دارد، این است که در نظام اعتقادی پولس، آنچه ‏موجب "دادگر" شدن انسان می گردد، بیش از عمل به احکام شریعت که مورد اعتقاد یهودیان ‏است، فیض بلاعوض خداوند است. در واقع این یکی از نکته های کلیدی تفکر پولس است که ‏باید به آن توجه شود. الهیات مسیحی مالامال از اصطلاحات فنی پیچیده ای است که نیازمند ‏شرح و تفصیل هستند. به شما حق می دهم که معادل "دادگرشمردگی" را نپسندید و آن را ثقیل ‏بشمارید، از نظر خود بنده نیز این معادل آرمانی نیست، هر چند که از بیش از یک قرن پیش ‏در ترجمه های فارسی کتاب مقدس و در متون فارسی الهیات مسیحی به کار رفته است و ‏اصطلاح رایجی است. حتی می توان گفت که از "برائت" عربی دقیق تر و نزدیک تر به ‏مفهوم حقیقی اصطلاح است، چون برائت به معنی پاک و مبرا بودن از گناه است و این غیر ‏از "دادگر" یا "عادل" شدن است. به هر حال امیدوارم در آینده معادل گویاتری برای این لفظ ‏وضع شود.‏

و اما در مطلبی که من برای شما متن آن را از ترجمۀ کتاب «تفکر در عهد باستان» ‏گذاشته‌ام، ص ۲۷۹-۲۸۰، چ اول ۱۳۸۰، قصیده‌سرا، این مطلب چنین آمده است:‏

کار مسیح

پولس ادعا می‌کند که آنچه شریعت نتوانست انجام دهد و آنچه ما نتوانستیم با رعایت قانون ‏اخلاقی انجام دهیم، خدا خود برای ما انجام داد: «پسر خود را در شبیه جسم گناه و برای گناه ‏فرستاده بر گناه در جسم فتوی داد، تا عدالت [‏justification?!‎‏= تبرئه] شریعت کامل گردد، ‏در مایانیکه نه به حسب جسم بلکه برحسب روح رفتار می‌کنیم، زیرا آنانیکه برحسب جسم ‏هستند در چیزهای جسم تفکر می‌کنند و اما آنانیکه برحسب روح هستند در چیزهای روح». ‏انسانها نمی‌توانند با تلاش خودشان به این نتیجه برسند. شعائر اصلی مسیحی در خصوص ‏غسل تعمید و عشای ربانی مبیّن این اعتقاد است که به انجام رسیدن اهداف و آرزوهای ‏اخلاقی بشر بیشتر منوط به فعل خداست تا منوط به افعال خود فاعلهای اخلاقی. کار مسیح ‏‏«نجات» [‏‎“redeem”‎‏] دادن یا رها کردن انسانها از گناه خودشان است که به دست خودشان ‏دچار می‌شوند؛ انسانها «به لطف خدا و به واسطۀ فدیه [‏‎“redemption”‎‏] در عیسی مسیح، ‏که خداوند مقدر فرمود تا کفاره‌ای باشد به واسطۀ ایمان به خونش، مجاناً» تبرئه شدند.‏‏۱۷‏

این استعارات — مالی («فدیه»/‏‎“redeem”‎‏) و حقوقی («تبرئه»/ ‏‎“justify”‎‏) و ایثارگر ‏‏(«کفاره») — تصویری روشن یا از حیث اخلاقی جذاب از مسیح ارائه نمی‌کند.‏

متن بالا، به نظر من، به‌روشنی نشان می‌دهد که مقصود از «تبرّا» یا «تبرئه» چیست. از ‏نظر مسیحیان، «لطف»، و نه «فیض» (آن طور که پیروز سیار این تعبیر را به کار ‏می‌برد)، خدا مسیح را فرستاد تا با کشیده شدن بر صلیب «گناه آغازین» و البته «همیشگی» ‏انسان آمرزیده شود و انسان از خون این گناه «پاک» شود. بنا بر این نظر، انسان نه به ‏واسطۀ اعمال خودش بلکه به واسطۀ لطف خداست که آمرزیده شده است و می‌شود. به تعبیر ‏خواجه عبدالله انصاری: «بهشت را به بهانه دهند و به بها ندهند»! و البته، از نظر پولس ‏و مسیحیان بعدی، تفاوت بارز تعالیم مسیح با فریسیان همین بود، چرا که آنان (فریسیان) اعتقاد داشتند ‏‏«بهشت را به بها دهند، و به بهانه ندهند!». ‏

داریوش آشوری، در «فرهنگ علوم انسانی»، چ سوم، ۱۳۸۱، اصطلاح justification ‎by faith”‎‏“ را به «آمرزش از راه ایمان» ترجمه کرده است، که ترجمۀ بدی نیست، اما به نظر ‏من این ترجمه زیادی دینی است، یعنی تنها به بخشایش الهی اشاره دارد، و آن مفهوم «حقوقی» و «قضایی» را که این مفهوم دارد و ‏آن «پاک شدن و منزه شدن از جرم و گناه یا افترا»ست نمی‌رساند و تنها بر بخشش و آمرزش تأکید می‌کند‏.‏

 

 


يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / چهارشنبه، ۹ آبان ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org