نسبت «جامعه» با «رهبر»انش: تمثیلی در سیاست و کشورداری — فلُّ سَفَه
www.Fallosafah.org
شماره: ۴۱۵
عنوان: نسبت «جامعه» با «رهبر»انش: تمثیلی در سیاست و کشورداری
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: شنبه، ۸ فروردين ۱۳۹۴ | ۱۲:۲۷ ب ظ
آخرين ويرايش: شنبه، ۸ فروردين ۱۳۹۴ | ۱۲:۲۷ ب ظ


  • نسبت «جامعه» با «رهبر»انش: تمثیلی در سیاست و کشورداری

در زندگی روزانۀ ما همواره موقعیت‌هایی وجود دارد که ما در آن موقعیت‌ها هیچ اختیاری در مهار و تعیین سرنوشت خویش نداریم. ما سوار تاکسی و اتوبوس و مترو و قطار و هواپیما و کشتی می‌شویم، و تا هنگامی که سوار بر این وسایل نقلیه هستیم از هدایت آنها برکنار هستیم و جان‌مان در دستان رانندگان است، به زیر تیغ عمل جراحی می‌رویم و بیهوش می‌شویم، و پزشک هرچه خواست می‌تواند بر سرمان بیاورد، سرمان را به دست آرایشگر و تیغ و قیچی او می‌سپاریم، بی‌اعتنا به اینکه او ممکن است روانی باشد و به ما آسیب بزند، به نسخۀ پزشک عمل می‌کنیم و داروها یا سم‌هایی را وارد بدن‌مان می‌کنیم که ممکن است برای ما کشنده باشند. با این حال، دست از اختیار می‌شوییم و ظاهرا سر و تن و تمامی وجود خودمان را دست کسانی می‌سپاریم که هر اشتباه آنان ممکن است به قیمت تمامی زندگی ما تمام شود، چرا؟ تقسیم کار در زندگی اجتماعی سبب شده است که هرکس برای رفع نیازهای دیگرش به دیگران اعتماد کند و خود را به دست آنان بسپارد. از همین رو، جامعه جوازهایی فراهم کرده است تا افراد مطمئن باشند که راننده و نانوا و آشپز و آرایشگر و خلبان و آموزگار و پزشک، و هرکس دیگری، همگی در کارشان مهارت دارند و اگر اشتباهی هم بکنند عمدی نیست و تصادفی است و اگر عمدی باشد حتما مجازات خواهند شد. با این همه، جان چه بسیار انسان‌ها که قربانی اشتبا‌هات رانندگان و پزشکان یا صنعتگران ناشی یا بی‌احتیاط یا خسته و خواب‌آلود یا سهل‌انگار نشده است!

اکنون می‌توانیم همین پرسش را در خصوص سیاستمداران مطرح کنیم. چه کسی به دولتمردان و سایستمدارن جواز می‌دهد تا به رهبری اقتصاد و فرهنگ و آبادانی کشوری بپردازند، در حالی که ممکن است هیچ گونه آشنایی با این امور نداشته باشند و کارها را از آنچه هست نیز بدتر کنند؟ تاریخ بشر گواهی می‌دهد که «رهبر»ان سیاسی کشورها بیش از هر جنایتکار بالفطره‌ و پست فطرتی آدم کشته‌اند و بیش از هر احمق و نادانی به اموال عمومی جامعه و مردم خسارت وارد آورده‌اند: کافی است جنگ‌ها را به یاد آوریم که مسئول مستقیم آن رهبران کشورها بوده‌اند. با این همه، هرگز همچون پزشک یا راننده یا صنعتگری ناشی مجازات نشده‌اند و برای ساکت کردن منتقدان خود از «زور» بهرۀ فراوان گرفته‌اند. اکنون اگر نسبت «جامعه» را با «رهبر» («شاه»، «رئیس جمهور»، یا «فرمانده»، یا هر نام دیگری) بخواهیم بر اساس رابطۀ رانندۀ وسیله‌ای نقلیه با مسافران تشبیه کنیم، می‌توانیم بپرسیم: «کدام نسبت میان «جامعه» و «رهبر»ش از همه بهتر و مطمئن‌تر است؟: مسافران و رانندۀ ماشین، مسافران و رانندۀ قطار، مسافران و خلبان هواپیما یا مسافران و کشتی؟ پاسخ به این پرسش ما را با فلسفۀ نظام‌های سیاسی و درجۀ اطمینان‌بخشی و سلامت آنها برای زندگی اجتماعی آشنا می‌کند. شما کدام نوع «رهبر» را برای «جامعه» بهتر می‌دانید و چرا؟: رهبری مانند راننده (ماشین، قطار)، خلبان (هواپیما)، یا ناخدا (کشتی)؟



يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / چهارشنبه، ۹ آبان ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org