آرامش/دوزخ در حضور دیگران — فلُّ سَفَه
www.Fallosafah.org
شماره: ۴۵۵
عنوان: آرامش/دوزخ در حضور دیگران
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: دوشنبه، ۲ آذر ۱۳۹۴ | ۲:۰۷ ق ظ
آخرين ويرايش: دوشنبه، ۲ آذر ۱۳۹۴ | ۲:۰۷ ق ظ


  • آرامش/دوزخ در حضور دیگران

نوشتۀ پرویز جاهد دربارۀ فیلم ناصر تقوایی «آرامش در حضور دیگران» را می‌خواندم. یکی دو نکته به نظرم آمد. نخست اینکه برخلاف آنچه جاهد از قول عباس بهارلو آورده است، «به نوشتۀ عباس بهارلو، "آرامش در حضور دیگران"، پس از نمایش در جشن هنر شیراز توقیف شد و سرانجام پس از چهار سال در فروردین ۱۳۵۲ برای چند شب در سینما کاپری تهران به نمایش درآمد اما به خاطر اعتراض جامعه پرستاران دوباره از اکران آن جلوگیری شد و پس از آن چه در قبل و چه بعد از انقلاب، هرگز اجازۀ نمایش عمومی نگرفت (عباس بهارلو. فیلم و سینما. شماره ۶. ۱۳۷۷)»، این فیلم، در پاییز سال ۵۴ یا ۵۵، در سینما سعدی مشهد، خیابان ارگ، رو به روی شیر و خورشید، از جمله فیلم‌هایی بود که به همراه تعدادی دیگر از فیلم‌های برجستۀ سینمای ایران تا آن تاریخ، از «گاو» گرفته تا «نفرین» و «طبیعت بیجان» و «رگبار» به نمایش درآمد، البته این برنامۀ «مرور بر آثار» یا «چشم‌انداز سینمای ایران»، تا جایی که به یاد دارم به صورت هرروز یک فیلم بود و چند ماهی نیز طول کشید و نمایش فیلم‌ها نیز چندباری تکرار ‌شد! یاد باد آن روزگاران یاد باد.

دوم اینکه، به گمان من، «آرامش در حضور دیگران»، گذشته از چیزهای دیگر، یکی از بهترین عنوان‌هایی است که در سینمای ایران برای فیلمی انتخاب شده است. چون این عنوان به تعبیر رایج و امروزی در زبان انگلیسی «آیرونیک» یا «کنایه‌آمیز» است، یعنی ممکن است که دقیقاً خلاف آن چیزی را که می‌گوید منظور داشته باشد: «دوزخ یا تشویش در حضور دیگران» و نه «آرامش». «در حضور دیگران» آرامشی نیست! انسان برای آرامش از حضور دیگران می‌گریزد و به تنهایی پناه می‌برد. سارتر در نمایشنامۀ مشهورش «در بسته» (عنوان انگلیسی: «خروج ممنوع») در جایی از زبان یکی از قهرمانانش گفت: «دوزخ حضور دیگران» است. شاید عنوان این فیلم اشاره و کنایه‌ای به این سخن مشهور سارتر نیز بود، هرچند تنهایی خود می‌تواند «دوزخی» دیگر باشد و باز آدم را به نوعی دیگر به جنون بکشاند. به هر حال، ظاهراً آدمی نه می‌تواند همیشه یا زیاد «تنها» باشد و نه همیشه یا زیاد با «دیگران». از «تنهایی» به دیگری پناه می‌بریم و از «دیگری» به تنهایی! البته مدعی نیستم که ساعدی یا تقوایی آگاهانه و با شناخت سارتر و طرز فکر او چنین کرده‌اند. اما برای من امروز این عنوان این گونه معنا می‌دهد، شاید به دلایل میان متنی.



يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / پنجشنبه، ۲۷ دی ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org