پاسخ به نقد دوست (۱) — فلُّ سَفَه
سه شنبه، ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ | 
Tuesday, 14 May 2024 | 
شماره: ۲۱۷
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: پنجشنبه، ۱۵ فروردين ۱۳۸۷ | ۱۲:۵۷ ق ظ
آخرين ويرايش: پنجشنبه، ۱۵ فروردين ۱۳۸۷ | ۱۲:۵۷ ق ظ
موضوع: روشنفکری

  • پاسخ به نقد دوست (۱)

دوست من. این یکی دو روز حیفم آمد که زیاد بنشینم پشت این دستگاه. هوا فرحبخش بود و دلم بی‌قرار. آن مقداری هم که نشستم در جست و جوی «شاهد» بود. بالاخره، بهار است و هر بهار میل به داشتن «رومنس» در من بالا می‌رود! این بود که نشستم به تماشای «فانوسی دریایی». و اما برویم سراغ بحث خودمان. همان طور که قبلا هم در جایی دیگر گفته بودم، قبل از اينکه بحث «روشنفکران» در ایران بالا بگیرد، حدود ده دوازده سالی پیش، طرحی برای ترجمه‌ی مقالاتی درباره‌ی روشنفکران در دست داشتم. بنابراین، نیازی نداشتم جست و جوی بسیاری بکنم یا چیزی بخوانم تا مطلبی درباره‌ی «روشنفکران» بنویسم. خب، اکنون یک ضرری که این نامه‌ی شما ممکن است به من بزند این است که من پیش از وقت منابع خودم را لو بدهم. اما باور کن در این چندسالی که بسیاری از نامداران روشنفکری این سرزمین درباره‌ی «روشنفکری» داد سخن داده‌اند حاصلش برای من جز تأسف عمیق از نادانی و بیباکی ایشان نبوده است! خب، شاید حالا انگیره‌ای پديد آمده باشد که سعی ‌کنم این طرح را هرچه زودتر به انجام برسانم.

من ترجیح می‌دهم که ابتدا به مقدمه‌ی نامه‌ات نپردازم، و شاید دست آخر هم این کار را نکنم، و يک راست به سراغ پرسشهایی بروم که مطرح کرده‌ای. از تعریف «روشنفکر» آغاز کنیم. دوست من، نوشته‌ای:

۱. کاش دست کم به مدخل روشنفکر در «ویکی‌پدیا» نگاهی می‌کردی و می‌دیدی که آن تعریف "معیار"ت چقدر آب برمی دارد. در آن صورن ممکن بود اینقدر سردستی تبارشناسی روشنفکری را به عالمان دین نمی‌رساندی.

۱) دوست عزیز، کاش این قدر زود در قضاوت عجله نمی‌کردی و این احتمال را می‌دادی که من، بعد از ۲۲ سال کار (آن هم در جاهایی مانند «مرکز نشر» و «دایرة‌المعارفها»)، این قدرم عقل يا دست کم تجربه هست که چهارتا منبع اصلی ببینم و بعد چیزی بنویسم یا بگویم، آن هم منبعی مانند «ویکی‌پدیا»، که این همه راحت دم دست است! و در این صفحه هم کم به آن ارجاع نداده‌ام! خب، موافقی همین تعریف به زعم شما معیار «ويکی‌پدیا» را بررسی کنیم. این تعریف می‌گوید:

An intellectual is one who tries to use his or her intellect to work, study, reflect, speculate, or ask and answer questions about a wide variety of different ideas.

خب، حتما موافقی که در مرجع‌شناسی، نام نویسنده‌ی مقاله و صلاحیتهای حرفه‌ای او، ناشر و تعداد ارجاعات و دیگر عوامل بسیار مهم است. من نمی‌دانم نویسنده‌ی این مقاله چه کسی بوده است و البته شکی ندارم که سخن می‌تواند بدون حجت بودن نویسنده نیز خود حجت باشد. اما از آنجا که هيچ ارجاعی نداده است، يا اين تعریف از خودش است يا اين تعریف را بديهی پنداشته است. بنابراین، اگر موافق باشی برویم به سراغ نویسندگان شناخته‌‌شده‌ای در جهان کتابهای معتبر بین‌المللی و دانشگاهی تا ببینیم آنان چه می‌گويند و سخن آنان در برابر این تعریف چه وزن و اعتباری دارد. من ابتدا از دایرة‌المعارفی نسبتاً جدید تعریف «روشنفکر» يا “intellectual” را نقل می‌کنم. این تعریف را از قول سیمور مارتین لیپست (“intellectuals”، دایرة‌المعارف جامعه‌شناسی، ویراست دوم، مک‌میلان، ۲۰۰۰، ج ۱، ص ۱۳۵۵) می‌آورم که با تأیید تعریف جامع شيلز (“intellectuals”، دایرة‌المعارف بین‌المللی علوم اجتماعی، ۱۹۶۸، ص ۱۷۹؛ متنی که من خودم در اختیار دارم از چاپ ۱۹۷۲، ج ۸–۷، ص ۳۹۹) می‌گويد:

Edward Shils (1968, p. 179) has suggested a comprehensive definition: ‘‘Intellectuals are the aggregate of persons in any society who employ in their communication and expression, with relative higher frequency than most other members of their society, symbols of general scope and abstract reference, concerning man, society, nature and the cosmos.’’

خب، مقایسه‌ی تعریف شیلز (۱۹۶۸) با تعریف نویسنده‌ی مقاله‌ی «ویکی‌پديا»، که معلوم نیست اين تعریف را با استناد به چه کسی یا با چه حجیتی نقل می‌کند (و در منابعش هم هیچ اشاره و ارجاعی به آثار شیلز یا لیپست ندارد)، به‌راحتی نشان خواهد داد که چرا لیپست تعریف شیلز را جامع خوانده است. نگاهی به تعریف «ویکی» نشان می‌دهد که وقتی می‌خواهد «روشنفکر»/«عاقل»/«اندیشه‌ور»/“intellectual” را تعریف ‌کند می‌گويد کسی که از «عقل»/“intellect”/«فکر»ش در کارش استفاده می‌کند. اما این تعریف خیلی ساده‌انگارانه و به قول شما «آب‌بردار» است، چون کدام انسانی است که از عقل یا فکرش در کارش استفاده نکند؟ از همین روست جمله‌ی مشهور گرامشی که می‌گويد به معنای عام «هر انسانی روشنفکر (عاقل/اندیشه‌ور) است، اما همه‌ی مردم کار "روشنفکر" (اهل فکر، اهل نظر) را انجام نمی‌دهند». خب، می‌بینی که در زبان انگلیسی و دیگر زبانهای اروپایی همواره مشکلی پیش می‌آید که ناشی از خود کلمه‌ی “intellectual” است. در اين کلمه جزئی به معنای «روشن» وجود ندارد. بنابراین، همواره این ابهام وجود دارد که مراد از این کلمه واقعاً چیست؟ و این مورد تصدیق همه‌ی کسانی است که در این باره قلم زده‌اند، چرا که معنای اين کلمه در متنهای مختلف آن قدر متفاوت و متضاد است که گاهی نمی‌توان به روشنی فهمید گوینده از این کلمه چه مقصودی دارد. در زبان فارسی اين دشواری به مراتب پیچیده‌تر می‌شود، چرا که «روشنفکر» در مقام کلمه‌ای نوساخته با هیچ متن اصیلی در فارسی همراه نیست. از معادل «روشنفکر» در فارسی به جای همه‌ی این معادلهای انگلیسی استفاده شده است: “the intellectual”، “ the enlightened”، “the enlightener”، “the enlightened intellectual” و به معنای «فرد متجدد» و «نوگرا» نیز به کار رفته است: “modern man” يا “modernist”. خب، کمی دقت نشان می‌دهد که کلمه‌ی فارسی «روشنفکر» تنها می‌تواند معادل دقيق “the enlightened intellectual” باشد و بس.

و اما علمای دين. اگر “intellectual” کسی باشد که از عقلش در کارش استفاده می‌کند چگونه می‌توان علمای دین را “intellectual” ندانست. مگر آنان کار فکری نمی‌کنند؟ مگر آنان ضوابطی عقلانی را به کار نمی‌بندند؟ مگر آنان سواد خواندن و نوشتن ندارند؟ گرامشی، نظریه‌پرداز مارکسیست، «روشنفکران» را ابتدا به دو گروه تقسیم کرد: گروه اول «روشنفکران سنتی»‌اند، معلمان، روحانیان و کارگزاران دولتی. و گروه دوم را روشنفکران سازمانی يا ارگانیک می‌نامد. اینان روشنفکران طبقات اجتماعی و سازمانهای اقتصادی‌اند (ادوارد سعید، نشانه‌های روشنفکران، ترجمه‌ی محمد افتخاری، ص ۲۴).

اما در تعریف «روشنفکر» نیز مانند هر تعریف ديگری می‌توان خدشه کرد. می‌توان جرح و تعدیلهایی روا داشت. می‌توان گفت «روشنفکران سنتی» گرامشی، با استفاده از تعبیری روسی، “intellectuals” نیستند بلکه “intelligentsia” هستند. باز هم چندان فرقی نمی‌کند. اگر از «روشنفکر» می‌خواهیم به عامترین معنای ممکن استفاده کنیم تا پدیداری تاریخی و اجتماعی را مشخص کنیم چرا باید آن را به دوره يا اشخاصی خاص محدود کنیم؟
ادامه دارد



آدرس دنبالک اين مطلب: http://www.fallosafah.org/main/weblog/trackback.php?id=217
مشاهده [ ۳۸۰۶ ] :: دنبالک [ ۱۳ ]
next top prev
دفتر يادها گفت و گوها درسها کتابها مقالات کارنامه
يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / سه شنبه، ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org
Powered By DPost 0.9