«حکمران امانتدار است نه مالک»: چه گفتیم و چه کردیم!؟ — فلُّ سَفَه
دوشنبه، ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ | 
Monday, 29 April 2024 | 
شماره: ۶۴۱
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: شنبه، ۱۹ آذر ۱۴۰۱ | ۱۰:۳۹ ب ظ
آخرين ويرايش: شنبه، ۱۹ آذر ۱۴۰۱ | ۱۰:۴۴ ب ظ
موضوع: سیاست

  • «حکمران امانتدار است نه مالک»: چه گفتیم و چه کردیم!؟

امروز حتی اگر کسی کتاب‌های مرحوم مطهری را بخواند، و نه حتی علی شریعتی را، و نظری به آنچه پس از «انقلاب اسلامی ۵۷»، به قولی، به نام «اسلام ناب محمدی» و «حکومت ولایی» پیاده شده است بیندازد هرگز نخواهد گفت که مردم چه احمق بودند که انقلاب کردند! بلکه خواهد گفت: «این آخوندها چه‌ها گفتند و چه‌ها که نکردند!؟» و در این درسی است برای همیشهٔ تاریخ که همان طور که مردم همواره گفته‌اند: «آدم‌ها را نباید از روی گفته‌هایشان قضاوت کرد، بلکه باید به اعمال‌شان نگریست!». خدا نیز در روز داوری به گفته‌های کسی توجهی نخواهد کرد، کردارها را خواهد سنجید. بادا که داد خداوندی را در آن صحرای محشر به چشم ببینیم و رسوایی ستمکاران بر همگان و بیش از همه بر خودشان آشکار شود. اکنون ببینید که مرحوم مطهری چه حرفی برای امروز ما دارد:
حکمران امانتدار است نه مالک امروز حتی اگر کسی کتاب‌های مرحوم مطهری را بخواند، و نه حتی علی شریعتی را، و نظری به آنچه پس از «انقلاب اسلامی ۵۷»، به قولی، به نام «اسلام ناب محمدی» و «حکومت ولایی» پیاده شده است بیندازد هرگز نخواهد گفت که مردم چه احمق بودند که انقلاب کردند! بلکه خواهد گفت: «این آخوندها چه‌ها گفتند و چه‌ها که نکردند!؟» و در این درسی است برای همیشهٔ تاریخ که همان طور که مردم همواره گفته‌اند: «آدم‌ها را نباید از روی گفته‌هایشان قضاوت کرد، بلکه باید به اعمال‌شان نگریست!». خدا نیز در روز داوری به گفته‌های کسی توجهی نخواهد کرد، کردارها را خواهد سنجید. بادا که داد خداوندی را در آن صحرای محشر به چشم ببینیم و رسوایی ستمکاران بر همگان و بیش از همه بر خودشان آشکار شود. اکنون ببینید که مرحوم مطهری چه حرفی برای امروز ما دارد:

حکمران امانتدار است نه مالک 

در فصل پیش گفتیم که اندیشه‌ای خطرناک و گمراه‌کننده در قرون جدید میان بعضی از دانشمندان اروپایی پدید آمد که در گرایش گروهی به ماتریالیسم سهم بسزایی دارد، و آن اینکه نوعی ارتباط تصنعی میان ایمان و اعتقاد به خدا از یک طرف، و سلب حق حاکمیت تودهٔ مردم از طرف دیگر برقرار شد. مسئولیت در برابر خدا مستلزم عدم مسئولیت در برابر خلق خدا فرض شد و «حق‌الله» جانشین «حق‌الناس» گشت. ایمان و اعتقاد به ذات احدیت که جهان را به «حق» و به «عدل» بر پا ساخته است به جای اینکه زیربنا و پشتوانهٔ اندیشهٔ حقوق ذاتی و فطری تلقی شود، ضد و مناقض آن شناخته شد و بالطبع حق حاکمیت ملی مساوی شد با بی‌خدایی.

از نظر اسلام، درست امر برعکس آن اندیشه است. در «نهج‌البلاغه» که اکنون موضوع بحث ماست، با آنکه این کتاب مقدس قبل از هرچیزی کتاب توحید و عرفان است و در سراسر آن سخن از خداست و همه جا نام خدا به چشم می‌خورد، از حقوق واقعی تودهٔ مردم و موقع شایسته و ممتاز آنها در برابر حکمران و اینکه مقام واقعی حکمران امانتداری و نگهبانی حقوق مردم است غفلت نشده بلکه سخت بدان توجه شده است.  

در منطق این کتاب شریف امام و حکمران امین و پاسبان حقوق مردم و مسئول در برابر آنهاست. از این دو، حکمران و مردم، اگر بناست یکی برای دیگری باشد، این حکمران است که برای تودهٔ محکوم [حکومت‌شوندگان] است، نه تودهٔ محکوم برای حکمران. سعدی همین معنی را بیان کرده آنجا که گفته است:

گوسفند از برای چوپان نیست
بلکه چوپان برای خدمت اوست 

(«سیری در نهج‌البلاغه»س، ص ۱۲۸_۱۲۷)
         
مرحوم مطهری بختی بلند داشت که ثمرات این «انقلاب مقدس» و امتحان الهی را ندید و نچشید. او نمی‌دانست که این کشور بعدها مصباح‌یزدی‌ها و جوادی آملی‌ها به خود خواهد دید و کسانی که به هیچ بنی بشری پاسخگو نیستند و حتی حاضرند که جواب خدا را هم در آن دنیا بدهند!؟ به‌راستی که اسلام را چنان پیاده کردند که دیگر کسی قادر به سوار کردن آن نیست! والعاقبة للمتّقین. 

چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۱


Telegram: @fallosafahmshk



آدرس دنبالک اين مطلب: http://www.fallosafah.org/main/weblog/trackback.php?id=641
مشاهده [ ۷۶۵ ] :: دنبالک [ ۰ ]
next top prev
دفتر يادها گفت و گوها درسها کتابها مقالات کارنامه
يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / دوشنبه، ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org
Powered By DPost 0.9