شب و شادمانی و پیروزی — فلُّ سَفَه
پنجشنبه، ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ | 
Thursday, 2 May 2024 | 
شماره: ۶۴۹
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: چهارشنبه، ۳۰ آذر ۱۴۰۱ | ۹:۵۲ ب ظ
آخرين ويرايش: پنجشنبه، ۱ دی ۱۴۰۱ | ۳:۲۱ ب ظ
موضوع: زندگی

تا دست به اتفاق بر هم نزنیم
پایی ز نشاط بر سر غم نزنیم
خیزیم و دمی زنیم پیش از دم صبح
کاین صبح بسی دمد که ما دم نزنیم!

خیام


  • شب و شادمانی و پیروزی


به یاد یلدا آقافضلی، آیدا رستمی و همهٔ یلداهای خفته در گور یا دربند زور
.

شب سیاه است و تاریک؛ ترسناک است و وهم‌انگیز؛ شوم است و دهشت‌انگیز، نادانی است و حیرت‌انگیز. با این همه، هنگام آسایش است و شادی و شادمانی. خوش‌ترین دم‌های زندگی ما در شب رخ می‌دهند: با دوستان و رفیقان و همدمان و عزیزان و خویشان بودن، مهر ورزیدن، خواندن و نوشتن، گفتن و شنیدن، لمیدن و غنودن، نیایش و راز و نیاز کردن، اندیشیدن و می و معشوق گزیدن. اگر شب نبود، چگونه می‌توانستیم دمی از شور و شرّ این جهان بیاساییم یا در کار و بار خویش و جهان اندیشه و تماشا کنیم. اندیشه با شب پیوندی اساطیری دارد: «بوف مینروا هنگامی به پرواز درمی‌آید که سایه‌های تاریکی فروافتاده باشند».

قرآن در دوجا ( فرقان، ۴۷؛ نبأ، ۱۰) از شب همچون لباس سخن می‌گوید. اما چرا «لباس»؟ چون لباس هم زینت است و هم می‌پوشاند. چه چیز را؟ زشتی‌ها را؟ پس آیا از همین روست که همهٔ کارهای بد نیز شب هنگام صورت می‌گیرد!؟ یا «شب» آن خلوتی است که انسان نیاز به داشتن دارد؟ قرآن، در آیهٔ ۲۶، سورهٔ اعراف، از «حکمت لباس» سخن می‌گوید: «پوشیدن زشتی‌ها». با این همه بهترین لباس را «لباس تقوا» می‌داند که البته پارچه‌ای و دیدنی نیست. امروز ما «برهنگی از علم و تقوا و اندیشه و حکمت» بسیاری مدعیان «علم و دین و تقوا و حکمت» را دیده‌ایم که سرتا پا پوشیده‌ از لباس پارچه‌ای‌اند، و با این همه، به قول سعدی، «محتسب کون برهنه»اند!
باری، شب همان‌گونه که همچون لباس زشتی‌ها را می‌پوشاند، برای ستمکاران و جباران و تبهکاران بزرگ‌ترین و بهترین فرصت است تا زشتی‌های خود را بپوشانند. جباران و ستمکاران و تبهکاران فرزندان سپاه تاریکی‌اند و گرگ وجودشان شب‌هنگام بهتر و بیش‌تر زوزه می‌کشد و تشنهٔ خون است. جنایت‌ها و شکنجه‌ها و تجاوزها و به خانه‌ریختن‌ها بیش‌تر شباهنگام روی می‌دهند و شهیدان بی‌کفن و دفن و گمنام را شبانه به خاک می‌سپرند تا داغ‌های شکنجه را بر بدن مجروح‌شان کس نبیند یا بر سر گورشان کس ننشیند! برای ستمگران و جباران و جنایتکاران نیز «شب لباس و پوشش» است. اما برهنه خواهند شد، رسواتر از هر رسوایی. این «محتسبان کون برهنه» را گریزگاهی نیست.

در نبرد با بت‌ها، در نبرد با ددان، در نبرد با ضحاک، در نبرد با تاریکی، در نبرد با نادانی، در نبرد با وحشت‌افکنی دژخیمان، چه شب‌های بلند که ایرانیان نگذرانده‌اند. اما هر بامداد باز شادمان و توانا از جای برخاسته‌اند و داناتر ودلیرتر و گستاخ‌تر و پرخاش‌جوی‌تر راه دشوار زندگی را پیموده‌اند. جنگاوران بت‌شکن شادمانه پای بر پل می‌گذارند و دست‌افشانی و پایکوبی شبانه‌شان نویدبخش آزادی آنان در پیکارشان با اهریمنان تازی خواهد بود. مرگ هم همچون تاریکی بخشی از این کارخانهٔ هستی است. آزادی در مرگ بهتر از زندگی در سیاهی است. بامدادتان پیروز.

تا دست به اتفاق بر هم نزنیم

پایی ز نشاط بر سر غم نزنیم

خیزیم و دمی زنیم پیش از دم صبح

کاین صبح بسی دمد که ما دم نزنیم!



  چهارشنبه، ۳۰ آذر، ۱۴۰۱


Telegram: @fallosafahmshk



آدرس دنبالک اين مطلب: http://www.fallosafah.org/main/weblog/trackback.php?id=649
مشاهده [ ۹۲۳ ] :: دنبالک [ ۰ ]
next top prev
دفتر يادها گفت و گوها درسها کتابها مقالات کارنامه
يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / پنجشنبه، ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org
Powered By DPost 0.9