برگ و باد — فلُّ سَفَه
دوشنبه، ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ | 
Monday, 29 April 2024 | 
شماره: ۱۰۲
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: پنجشنبه، ۱۳ مهر ۱۳۸۵ | ۱۱:۳۱ ب ظ
آخرين ويرايش: پنجشنبه، ۱۳ مهر ۱۳۸۵ | ۱۱:۳۱ ب ظ
موضوع: عشق

  • برگ و باد

زندگی نويسندگان و هنرمندان و متفکران شايد زندگی توأم با سعادت و لذتی نباشد، به‌ويژه اگر در جامعه‌های بسته‌ای به دنيا آمده باشند و در دورانهای سياهی زندگی کنند. اما آنان اگر در زندگی‌شان نگونبخت باشند، در مرگ‌شان چنين نيستند. امروز هستند نيکبختانی که به رايگان از همه‌ی خوشيهای زندگی برخوردارند، بی‌آنکه در سراسر عمر هيچ رنج و زحمتی به خود ديده باشند. از نيکبختی آنان نيز ميوه‌ای حاصل نشده است که از رنج مردمانی کاسته باشد يا بر گنجينه‌ی علم و فرهنگ جامعه اندک چيزی افزوده باشد. ما نيز از زندگی اين افراد اندک چيزی می‌دانيم و شايد از مرگ‌شان بسیار اندک‌تر. اما وقتی نويسنده‌ای و هنرمندی و متفکری می‌ميرد، ما ديگر نمی‌توانيم ناآگاه بمانيم و نمی‌توانيم خاموش بمانيم. نه، اگر مردمان در زندگی برابر نيستند، در مرگ نابرابرترند. و آنان که زندگی‌شان جز برای خودشان نبوده است چگونه می‌توانند از مرگ چيزی را طلب کنند که سزاوار داشتنش نبوده‌اند: ماندن نام نيک. شايد همين آن جاودانگی است که همه در پی آن‌اند. ديروز عمران صلاحی درگذشت. اما از ميان نرفت و محو نشد. او با چيزی پيوند يافته بود که ناميرايی را به ارمغان می‌آورد. او چيزی به يادگار گذاشت که با زبان و تاريخ و فرهنگ ملتی آميخته می‌شود. او به ناميرايی خود رسيد. ديشب «ميترا» يک ويدئو کليپ برايم فرستاد که با حالی که از شنيدن خبر مرگ نيکمردی به آدم دست می‌دهد بی‌مناسبت نيست، آن را به شما تقديم می‌کنم: خاطره‌ها.   



آدرس دنبالک اين مطلب: http://www.fallosafah.org/main/weblog/trackback.php?id=102
مشاهده [ ۴۱۶۶ ] :: دنبالک [ ۲۵۱۴ ]
next top prev
دفتر يادها گفت و گوها درسها کتابها مقالات کارنامه
يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / دوشنبه، ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org
Powered By DPost 0.9