کرتيکا — فلُّ سَفَه
دوشنبه، ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ | 
Monday, 29 April 2024 | 
شماره: ۱۴۲
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: چهارشنبه، ۱۶ اسفند ۱۳۸۵ | ۷:۴۵ ب ظ
آخرين ويرايش: دوشنبه، ۲۸ خرداد ۱۳۸۶ | ۴:۴۱ ب ظ
موضوع: زندگی

به نظر آخوندزاده «کرتیکا» بی عیب‌گیری و بی‌ سرزنش و بی‌ استهزا و بی تمسخر نوشته نمی شود... گرایش او به استهزا بازتاب گرایش انتقاد مدرن به تقدس‌زدایی است. او می‌گوید برای باطل کردن باور به کیمیاگری بحث عقلانی کفایت نمی‌کند، باید این باور سنتی را استهزا کرد تا طبایع بشری از آن دور شوند.

محمدرضا نيکفر


  • کرتيکا

يک روز بعد از انتشار نوشته‌ام درباره‌ی «زن و تازيانه» میرزا محمود خفيه‌نويس «زمانه» طنزی درباره‌ی آنچه در آن مقاله رفته بود نوشت. اين طنز هيچ گونه ناراحتی در من پديد نياورد و لبخندی هم بر لبانم نشاند. او چنين نوشته بود:

کرتیک میرزا سعید آقا حنایی کاشانی به زمانه و داریوش خان آشوری

میرزا سعید آقا حنایی کاشانی صاحب بلاگ فل سفه که درس فلسفه اش بالنسبه مشهور و علی رغم زیرنقشیی که دارد، وجیه المنظر و صاحب صوت ذوباندتین و از این جهت مقبول النساء و التله فیزیون است، در زاویه خود بنای اعتراض به درالصوت زمانه و داریوش خان آشوری صدرالادبا را گذاشت که از قرار یک رساله ای از مشارالیه درخصوص فیلسوف شهیر صاحب شارب نیچه آلمانی را آنجا نشر داده و این جناب آشوری همان مترجم کبیر آثار میجر نیچه است. علی ایحال میرزا سعیدآقا به این سبب کرتیکاً مختصری درباب آن جناب و عقایدش نسبت به طایفه نسوان جمع حاضر را مستفیض فرمود که چون درک و حفظ آن کلمات مهمه و مغلقه از عهده این خفیه نویس کم بنیه خارج است از راپورت آنها غمض عین، طالبین مختارند که به وبلاگ معزی الیه رجوع، کمال فایده را ببرند. لاکن در مقدمه، جناب میرزا سعید آقا یک کرتیکی کرد به دارالصوت زمانه به جهت آنکه جناب داریوش خان آشوری صدرالادبا را "متفکر ایرانی" معرفی کرده و گفت این خیلی سخیف بوده که ایشان را اینطور معرفی کرده و مثل این است که برای مخاطبان بریطانیایی، شکسپیر شهیر را ادیب بریطانیایی معرفی کنند و خوب نبوده. که البته عجیب می نمود چون مسبوق به سابقه نیست بین متفکرین ما که یک نفر این اندازه بجهت احترام یکی دیگر بیتابی کند، سهل است اصلا بسبب تفکر زیاد، قائل بحفظ چیزی مسمی به حرمت باشند؛ لاکن بلادرنگ که میرزا سعید آقا گفت شاید منظور دلالت بر نوع بوده و متفکر ایرانی بودن داریوش خان آشوری از جنس فارسی بودن سینماتوگراف های ملقب به فیلم فارسی باشد؛ و قلنبه منتظره را صادر نمود، اسباب تحیر مرتفع گردید!

ميرزا محمود طنزنويسی باهوش و پُرقريحه‌ است که اهل اندیشه نيز هست (اميدوارم اراسموس ما باشد!)، اما نمی‌دانم اکثر خوانندگان يا گردانندگان «زمانه» خود می‌دانستند يا به ياد داشتند که «کرتيک» اشاره به چيست؟ يا فراموش کرده بودند. محمدرضا نيکفر نزديک به شش ماه پيش يکی از نخستين نوشته‌های خود درباره‌ی «انديشه انتقادی» (برنامه‌ی ۸، انتشار: ۱۹ شهريور) را به بحث درباره‌ی «ايراد» و «کرتيکا» اختصاص داده بود. تمامی گفتار او را می‌توانيد در «زمانه» بخوانيد و من بخشی از آن را در اينجا نقل می‌کنم.

پیشگام نقد مدرن در ایران

پیشگام نقد مدرن در ایران میرزا فتحعلی آخوند زاده ( 1257- 1190 هـ.ش) است. او همچون بسیاری دیگر از همعصران خود در قفقاز با اندیشه‌های مدرن آشنا شد. انتقادگری او با مقاله‌ای آغاز شد که در نقد کتاب تاریخ روضة الصفای ناصری نوشت. این کتاب اثر رضا قلی خان هدایت مورخ دربار ناصرالدین شاه بود.

آخوندزاده در رساله‌ی انتقادی خود از شیوه‌ی بیان این مورخ که خواسته بود در طریق مورخ قرن نهم خواندمیر پیش رود و بیگانگی خود را با جهان تاریخی را با درازگویی و صنایع کهنه‌ی ادبی پوشانده بود، ایراد می‌گیرد و این ایرادگیری را آگاهانه "ایراد" می‌نامد و نیز "قرتیکا" یا "کرتیکا". او کرتیکا را راهگشای آگاهی مدرن می‌داند و می‌نویسد، اگر این رویکرد که در اروپا متداول است، در ایران نیز رواج یابد، موجب "ترقی" نسلهای آینده خواهد شد.

تقدس‌زدایی

آخوندزاده در هنگام معرفی کریتکا در درجه‌ی اول میان آن با نصیحت‌گری اخلاقی سنتی فرق می‌گذارد. همین فرق‌گذاری نشان دهنده‌ی فاصله‌گیری زبان مدرن انتقادی از زبان سنتی است. این فاصله‌گیری چون نمی‌تواند به صورت تقابل مطلق باشد، از پدیده‌ای آشنا در خود زبان سنتی می‌آغازد که عیب‌گیری و سرزنش و استهزا است. به نظر آخوندزاده "کریتکا بی عیب گیری و بی سرزنش و بی استهزا و بی تمسخر نوشته نمی شود... حقی که نه به رسم کریتکا، بلکه به رسم موعظه و نصیحت و مشفقانه و پدرانه نوشته شود در طبایع بشریه بعد از عادت انسان به بدکاری هرگز تاثیر نخواهد داشت، بلکه طبیعت بشریه همیشه از خواندن و شنیدن مواعظ و نصایح تنفر دارد. اما طبایع به خواندن کریتکا حریص است."

آخوند زاده نصیحت‌گری سنتی را بیهوده می‌داند: "اگر نصایح و مواعظ موثر می شد گلستان و بوستان شیخ سعدی رحمت الله، من اوله الی آخره وعظ و نصیحت است. پس چرا اهل ایران در مدت ششصد سال هرگز ملتفت مواعظ و نصایح او نمی‌باشند؟" گرایش او به استهزا بازتاب گرایش انتقاد مدرن به تقدس‌زدایی است. او می‌گوید برای باطل کردن باور به کیمیاگری بحث عقلانی کفایت نمی‌کند، باید این باور سنتی را استهزا کرد تا طبایع بشری از آن دور شوند.

مضمون و الفاظ

یکی از انتقادهای مشهور آخوندزاده کریتِکایی است که درباره‌ی مولوی نوشته است. او مولوی را به پریشان‌گویی متهم می‌کند. معتقد است که "اکثر مطالبش، به غیر از حکمت و افسانه های با مزه، کهنه و مندرس و بی لذت است، و بلکه اقوال بی معنایی است که با تکرار های کسالت انگیز به قلم آمده است". او در نقدهای ادبی خود دو معیار برای قضاوت پیش می‌گذارد: "حسن مضمون و حسن الفاظ". منظور از مضمون بازتابی است که جهان در الفاظ پیدا می‌کند. این بازتاب بایستی ایرادگیرانه باشد و جهان را چنان تبیین کند که آگاهی بر تغییر ترقی‌خواهانه‌ی آن را میسر گرداند. با چنین درکی است که انتقادگری مدرن و زبان بایسته‌ی آن تأسیس می‌شود.

خب، من با آنچه محمدرضا نيکفر از قول آخوندزاده آورده است موافقت دارم. اما معتقدم مولوی هميشه «پريشانگو» باقی نخواهد ماند، اگر حرفی برای گفتن به نسلهای آينده داشته باشد، يا «آنان» گمان کنند او دارد. از همين روست که بسياری از آنچه «روشنگری» گمان می‌کرد «تا ابد» به خاک سپرده است باز سر از خاک برداشت. «تأويل» هرچيزی را زنده می‌کند. بنابراين، بيهوده است که بکوشيم تنها يک معنا را برای همه‌چيز «تثبيت» کنيم. پس، همان طور که با «ديگری» می‌ستيزيم، بايد ستيز با «خويش» را نيز بياموزيم. آيا به همين دليل نيست که «نقد مدرنيته» نيز خود بخشی از «مدرنيته» است؟ و البته بر اين باور نيز نيستم که هرچه ما «مدرن» می‌ناميم در دوران پيش از مدرن سابقه نداشته است، يا هر چيزی صرفاً به دليل «مدرن» بودن ارزشمند است.

 

 



آدرس دنبالک اين مطلب: http://www.fallosafah.org/main/weblog/trackback.php?id=142
مشاهده [ ۳۷۲۴ ] :: دنبالک [ ۱۱۵ ]
next top prev
دفتر يادها گفت و گوها درسها کتابها مقالات کارنامه
يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / دوشنبه، ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org
Powered By DPost 0.9