نگاه از بيرون — فلُّ سَفَه
دوشنبه، ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ | 
Monday, 29 April 2024 | 
شماره: ۱۵۱
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: شنبه، ۱۱ فروردين ۱۳۸۶ | ۱:۴۲ ق ظ
آخرين ويرايش: شنبه، ۱۱ فروردين ۱۳۸۶ | ۱:۴۲ ق ظ
موضوع: زندگی

  • نگاه از بيرون

امروز صبح از دوستی ناشناس ای ميلی به دستم رسيد که يک وبلاگ خواندنی را به من معرفی می‌کرد: «نگاه از بيرون». نويسنده‌ی اين وبلاگ همکاری دانشگاهی، سعيد پيوندی، است که در فرانسه زندگی می‌کند و تجربه‌ی زندگی خود در خارج از کشور و نگاهش به مسائل داخل کشور را شرح می‌دهد. اين وبلاگ، در نگاهی اجمالی، به نظرم خواندنی آمد و به‌ويژه مطلبی از او با عنوان «نماد اخلاق و پاکی» بسيار توجهم را جلب کرد. بخشی از آن را در اينجا می‌آورم و بقيه را می‌توانيد در صفحه‌ی اين همکار گرامی دنبال کنيد:

دیروز با دوست و همکار دانشگاهی ایرانی صحبت میکردم که ساکن فرانسه است و بسیار فعال در زمینه پژوهش درباره ایران. بیش از یک سالی است که تماسی با هم نداشتیم. در بحث ها او را بسیار نوامید و سرخورده دیدم. میگوید که ما در ایران دچار سیر قهقرایی هستیم و هر بار که امیدی به تحول پیدا میشود زمستانی از راه میرسد و شکوفه های نورسته را نابود میکند. حالت روحیش برایم عجیب است. حتی کار مطالعه روزنامه ها و اخبار ایران را هم کنار گذاشته است. برایش ایران به جامعه غیر قابل درک تبدیل شده و حرف های و سیاست های رهبرانش بی خردانه و عاری از واقع بینی و نگرش علمی و مسئولانه. برایم میگوید که دوستان و همکاران ایرانی اش هم به این درد نومیدی دچار شده اند و دستشان به کار جدی پژوهشی نمیرود. یادم هست که سه سال پیش پس از سفرش به ایران با هم دیداری داشتیم در پاریس در حضور دوست خبرنگار و فرهیخته ای که برای سفری کوتاه به فرانسه آمده بود بسیار راضی بود از تجربه بازگشت به ایران و امیدوار بود به آینده ایران و تولید فکری و علمی در کشور و شور و اشتیاق دانشگاهیان. از آن هیجان و امیدواری چیز زیادی باقی نمانده است. میگوید که در حال باز اندیشی و بازنگری و فکر کردن است و نمی خواهد خواندن مطالب رسانه های ایرانی به این روند درونی فکری او اسیب بزنند.

بعد از صحبت تلفنی به فکر فرو میروم. این اولین باری نیست که در ماه های اخیر با چنین روحیه ای برخورد کرده ام ولی حرف های بسیار صمیمانه و از ته دل همکارم حسابی مرا تکان داد. چند ماه پیش در کنگره ای دانشگاهی با دوستان ایرانی بحثی درباره اوضاع ایران داشتم. آنها هم بسیار نومید بودند و سرخورده از نتایج انتخابات و بسیار نگران از آینده کشور و دانشگاه. یکی از آنها به من میگفت در ایران بازار عوامگرایی تا آن اندازه رایج شده که کلمات مهم حتی معنی خود را از دست داده اند. برای مثال کسانی میتوانند براحتی از آزادی و باور به آن سخن بگویند ولی در عمل بی دغدغه بیشترین دشمنی را با آزادی داشته باشند. کسانی میتوانند از اقتصاد سخن بگویند بی انکه شناخت انچنانی از این حوزه داشته باشند. او میگفت که حس میکنیم رفتار مردم همه به همین شکل متفاوت شده است و آنها زندانی این دایره مسدود باطل و پوچ هستند.

خبرنگار ایرانی دیگری که بطور منظم به ایران سفر میکند برایم میگفت که در همه جای جهان حس میکنید نسل های جدیدی بروی کار میایند با اندیشه های جدیدی که بازتاب تغییرات جامعه هستند. در ایران هر بار کفگیر انتخابات از ته دیگ سیاست بخش های پس زده شده و بازمانده از درک جهان را به سطح جامعه میاورد.



آدرس دنبالک اين مطلب: http://www.fallosafah.org/main/weblog/trackback.php?id=151
مشاهده [ ۳۵۶۸ ] :: دنبالک [ ۲ ]
next top prev
دفتر يادها گفت و گوها درسها کتابها مقالات کارنامه
يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / دوشنبه، ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org
Powered By DPost 0.9