غم زمانه — فلُّ سَفَه
دوشنبه، ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ | 
Sunday, 5 May 2024 | 
شماره: ۱۶۴
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: سه شنبه، ۹ مرداد ۱۳۸۶ | ۹:۴۸ ب ظ
آخرين ويرايش: سه شنبه، ۹ مرداد ۱۳۸۶ | ۱۰:۱۸ ب ظ
موضوع: زندگی

  • غم زمانه

مدتهاست که می‌کوشم خوددار باشم و از جهان بيرونی متأثر نشوم. چرا؟ چون نمی‌توانم کار کنم و آنچه در ذهن دارم به روی کاغذ بياورم. حوادث زندگی هرروزی آدم را به جهتهای مختلفی می‌راند و اينکه هرروز از چيزی تأثير بپذيرد و ناگزير باشد در مقابل هرچيزی موضع بگيرد و به هيجان بيايد و فرياد بزند تمامی توان روح او را نابود می‌کند. دوست ندارم ناله و شيون کنم. اما اکنون که اين صفحه هست از من انتظار بيشتری است، نه؟ اگر اين صفحه نبود کسی از من نمی‌پرسيد نظرم درباره‌ی فلان چيز چيست؟ يا چرا خاموشم؟ يا چرا گاهی آرام و قرار از کف می‌دهم و لعن و نفرين می‌کنم. خب، من هم انسانم. و از شنيدن اخبار ناگوار درباره‌ی همنوعانم ناراحت می‌شوم، به‌ويژه اگر کسانی باشند که آنان را گاهی ديده باشم و با آنان سخنی گفته باشم با دوستی و رفاقت. در اين جهان هرلحظه هزاران انسان در دردناکترين حالتها به سر می‌برند. می‌توان تصورش را کرد: هزاران بيمار، هزاران غمگين، هزاران گرسنه، هزاران زندانی، و هزاران تن در دست شکنجه‌ی قصابان بی‌نام. می‌توانی با تمام اين تصورات زندگی کنی؟ يا اين تصورات را از خود دور می‌کنی و زندگی‌ات را می‌کنی؟ می خوری و می‌نوشی و می‌خندی و می‌پذيری که زندگی همين است: جام می و خون دل هريک به کسی دادند.... می‌توانم بپذيرم که زندگی رنج است و بسياری از انسانها در حالتهايی ناگوار به سر می‌برند، اما از من چه کاری ساخته است؟ آيا فقط يادآوری اين رنجها دردی از آنان خواهد کاست؟ يا اصلاً آن که از درد انسانيت پُر سخن می‌گويد، خود بعدها درد بيشتری به انسانيت نخواهد افزود؟ نگاه کنيد به تمامی مصلحان و انقلاب‌گران؟ نمی‌دانم. اما برای دانستنش چه بايد کرد؟ آيا نبايد اين درد و رنج را به چيزی ماندگار تبديل کرد؟ اين کار چگونه ممکن خواهد بود؟

شنيدن خبرهای ناگوار درباره‌ی مرد نيک، عبدالله مؤمنی، که چندباری با او ديدار داشته‌ام و در سفر به شيراز ميزبانم بود، برايم بسيار تکان‌دهنده بود. همين ‌طور، آنچه بر سر بچه‌‌های دانشگاه اميرکبير آمد: خبرنامه اميرکبير. برای عباس حکيم‌زاده و ديگر دوستانش شادکامی و سربلندی آرزو می‌کنم و نمی‌دانم من چه کاری می‌توانم بکنم که آنان در اين «روزگار محنت» تنها نباشند.



آدرس دنبالک اين مطلب: http://www.fallosafah.org/main/weblog/trackback.php?id=164
مشاهده [ ۳۴۲۲ ] :: دنبالک [ ۱۱۳ ]
next top prev
دفتر يادها گفت و گوها درسها کتابها مقالات کارنامه
يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / دوشنبه، ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org
Powered By DPost 0.9