حالا، دخترها هم می‌روند! — فلُّ سَفَه
دوشنبه، ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ | 
Monday, 29 April 2024 | 
شماره: ۱۸۹
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: سه شنبه، ۲۷ آذر ۱۳۸۶ | ۲:۰۹ ق ظ
آخرين ويرايش: سه شنبه، ۲۷ آذر ۱۳۸۶ | ۲:۰۹ ق ظ
موضوع: زندگی

  • حالا، دخترها هم می‌روند!

چندشب پيش وبلاگ دخترخانم باهوش و موفق، در تحصيل (دانشجوی دوره دکتری)، اما زودرنجی را می‌خواندم که گفته بود ديگه زده زير همه‌چيز و دارد می‌رود! نوشته‌ی او مرا به ياد گفت و گويی انداخت که چندی پيش با دوست فرزانه و کهنسالی داشتم. او می‌گفت، «امروز وقتی با پسران جوان صحبت می‌کند از شور و شوق عظيمی که در همه‌ی آنان برای رفتن وجود دارد به تعجب می‌افتد، اما تعجبش وقتی بيشتر می‌شود که می‌بيند اين ميل به رفتن حتی در «دختران» جوان نيز به‌وفور وجود دارد. گمان می‌کنم در اين چندماه از صدمين بار هم گذشته باشد که چنين چيزی را می‌خوانم و البته عجبی نیست. اما چرا دوست بزرگوارم از رفتن «دختران» متعجب بود؟

خب، تا ده يا پانزده‌سال پيش که هنوز در جامعه‌ی ما «خانواده» خيلی مهم بود و قدرت زيادی داشت، رفتن «پسرها» به خارج کار نسبتاً راحت و آسانی بود. می‌رفتند و برنمی‌گشتند و اگر نیازی به ازدواج با تأييد خانواده داشتند، يا می‌آمدند همسری می‌گرفتند و می‌بردند و يا برايشان «پُست» می‌کردند. در دهه‌ی نخست انقلاب، برخی «دختران» بدين گونه به خارج اعزام شدند، زمانی که هنوز «تنها بودن» دختران يا عيب و عار بود يا «ترس» اجازه نمی‌داد دختری به تنهايی راهی ديار غربت شود. اما بعد از يک دهه و اندی، که بسياری از اين دختران به واسطه‌ی شوهران به خارج رفتند و برخی به انتظار نشستند تا شهسواری پيدا شود و برخی تن به قضا دادند و تنهایی را به جان خریدند، نسل دومی که از اواسط دهه‌ی هفتاد آمد، نسلی که ناکامی نسل قبل از خود در تعطيلی دانشگاهها را نداشت، اما تحصيل هم نمی‌توانست نويد زندگی خوب و دلخواهی را به او بدهد، نسلی که پسرانش يا کشته شده بودند يا به خارج رفته بودند، ناگزير بود يا تن به ازدواجهای ناگزيری دهد که اوضاع و احوال اقتصادی و اجتماعی به او ديکته می‌کرد يا پس از تجربه‌ای ناکام در عشق یا ازدواج بخت خود را در جايی ديگر بيازمايد. امروز، کمتر دختر دانش‌آموخته‌ای را می‌توان ديد که گمان کند ازدواج آخر خط است، ازدواجی که هیچ تضمینی برای دوامش وجود ندارد، حتی شش ماه!

آری، اکنون دختران به تنهایی به خارج می‌روند تا یا ادامه‌ی تحصیل دهند، يا زندگی بهتری داشته باشند، يا ماجراجويی کنند، يا فقط «آزاد» باشند. همين!



آدرس دنبالک اين مطلب: http://www.fallosafah.org/main/weblog/trackback.php?id=189
مشاهده [ ۴۲۸۳ ] :: دنبالک [ ۱ ]
next top prev
دفتر يادها گفت و گوها درسها کتابها مقالات کارنامه
يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / دوشنبه، ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org
Powered By DPost 0.9