پوست انداختن — فلُّ سَفَه
پنجشنبه، ۱۰ آبان ۱۴۰۳ | 
Wednesday, 30 October 2024 | 
شماره: ۲۴۸
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: جمعه، ۱۵ شهريور ۱۳۸۷ | ۷:۴۸ ب ظ
آخرين ويرايش: جمعه، ۱۵ شهريور ۱۳۸۷ | ۷:۴۸ ب ظ
موضوع: زندگی

  • پوست انداختن

دارم پوست می‌اندازم. از چهارشنبه‌شب وقتی وارد سونای بخار شدم ریزش پوستم شروع شد. ابتدا از سر شانه‌هایم شروع شد، و رفته رفته سوزش نه چندان شدیدی را در آنجا حس کردم؛ در هنگام خشک کردن خودم سعی می‌کردم هوله روی پوستم کشیده نشود. هنوز آثار سفر از روی پوستم پاک نشده است، حتی در عکسی هم که در مهمانی شنبه‌شب گرفتم پیدا بود که آفتاب‌خورده‌ام. اما این تمامش نیست. نه، واقعاً.

دارم به دورانی دیگر قدم می‌گذارم. شاید برمی‌گردم به همان حال و هوایی که در سالهای دور داشتم. شاید این تجربۀ دهساله دیگر به پایان خودش نزدیک شده است. به هر حال، دیگر خواهم شد. پوست خواهم انداخت. مطمئنم.



آدرس دنبالک اين مطلب: http://www.fallosafah.org/main/weblog/trackback.php?id=248
مشاهده [ ۳۴۹۵ ] :: دنبالک [ ۰ ]
next top prev
دفتر يادها گفت و گوها درسها کتابها مقالات کارنامه
يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / پنجشنبه، ۱۰ آبان ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org
Powered By DPost 0.9