در روزهای سوگواری چه فیلمهایی ببینیم؟ — فلُّ سَفَه
چهارشنبه، ۹ آبان ۱۴۰۳ | 
Wednesday, 30 October 2024 | 
شماره: ۳۶۹
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: چهارشنبه، ۲۲ آبان ۱۳۹۲ | ۳:۵۴ ق ظ
آخرين ويرايش: چهارشنبه، ۲۲ آبان ۱۳۹۲ | ۳:۵۸ ق ظ
موضوع: سينما

  • در روزهای سوگواری چه فیلمهایی ببینیم؟

بچه که بودم از روزهای سوگواری خوشم می‌آمد، چون یا دائم به مهمانی بودم، یا می‌رفتم تماشای ‏دسته‌های سینه‌زنی. آن سالها دسته‌های عزاداریی که به مشهد می‌آمدند هرکدام پرچم شهر ‏خودشان را داشتند و من عاشق دسته‌های سینه‌زنی مازندرانی یا ساروی بودم. اول به این دلیل ‏که ساری را خیلی دوست داشتم، چون عمه‌ و شوهر عمه‌ام که خدا رحمت‌شان کند ساکن ‏ساری بودند و من هر تابستان می‌رفتم آنجا و خوش بودم در این شهر و فرح‌آبادش و ‏آلیباک‌اش. دوم، به این دلیل که سارویها خوب سینه می‌زدند، خیلی محکم و مردانه و آخرش ‏هم چندتایی غش و ضعف می‌رفتند و از این چیزها. ‏

اما بزرگتر که شدم، دیگر از چیزی که بدم می‌آمد روضه و آخوند و منبر و این چیزها بود. ‏حالا دیگر چیزهایی دوست داشتم که در ایام سوگواری تعطیل بود: سینما و تلویزیون. زمان ‏شاه مرحوم سینماها در روزهای سوگواری تعطیل بودند و تلویزیون هم برنامۀ موسیقی و پخش فیلم ‏نداشت. در برخی از روزهای سوگواری و وفات هم که خیلی مثل محرم جدی نبود، تلویزیون فیلمهایی ‏را نشان می‌داد که دیگر از بس دیده بودیم از بر شده بودیم: «جهنم در اقیانوس آرام» ‏‏(۱۹۶۸)، ساختۀ جان بورمن، با بازی لی ماروین و توشیرو میفونه. البته وقتی می‌گویم این ‏دوتا خیال نکنید که کسی دیگر هم بود! نه. همین دوتا. سربازی امریکایی و سربازی ژاپنی در ‏جزیره‌ای با هم تنها مانده بودند و داشتند با هم تا پای مرگ می‌جنگیدند! نه زنی، نه حادثه‌ای و ‏نه چیز دیگری. و بعد، «اسب کهر را بنگر» (۱۹۶۴)، از فرد زینه‌مان، با بازی گریگوری پک و ‏آنتونی کوئین و عمر شریف. این از آن فیلمهایی است که من هیچ وقت از دیدنش سیر ‏نمی‌شوم. و بعد هم «مردی برای تمام فصول» (۱۹۶۶)، از فرد زینه‌مان، با بازی پل اسکافیلد و رابرت شاو.‏

و اما بعد از انقلاب اوضاع فرق کرده بود. ویدئو آمده بود و می‌شد حالا فیلم گرفت و در ‏خانه دید. اما کو فیلم؟ با آن بگیر بگیر و آن فیلمهای پر از خش و برفک و اغلب هم نه چندان ‏با کیفیت هنری. چقدر باید این در و آن در می‌زدیم تا چندتا فیلم گیر بیاوریم. به هر حال، ‏امروز گمان می‌کنم با وجود ماهواره و دی وی دی و اینترنت و این جور چیزها گزینه‌های ‏بیشتری برای فرار از «ملال» شهرها باشد، اگر کسی سفر نرود.‏

به هر حال، اگر مایل باشید در این ایام کمتر گناه کنید و حظ معنوی ببرید و صاحب احوال ‏شوید، من توصیه می‌کنم یا موسیقی باخ و رکوئیم‌های موتسارت را گوش کنید، یا فیلمهایی ‏ببینید که روح سلحشوری و انقلابی و ستم‌ستیزی را در شما تقویت کند، اگر انقلابی هستید. ‏فیلمهای انتخابی من برای این ایام اینها هستند: ‏

‏۱. شورش سامورایی، کوبایاشی (۱۹۶۷)‏

‏۲. هاراکیری، کوبایاشی (۱۹۵۹)‏ 

‏۳. اسب کهر را بنگر، فرد زینه‌مان (۱۹۶۴).

‏۴. مردی برای تمام فصول، فرد زینه‌مان (۱۹۶۶).‏

‏۵. جولیا، فرد زینه‌مان (۱۹۷۷).‏

‏۶. زنده‌باد زاپاتا، الیا کازان ‏(۱۹۵۲)‏.‏

‏۷. شعله‌های آتش، جیلوپونته کوروو (‏۱۹۶۹‏).‏

‏۸. وضعیت بشری، کوبایاشی، در سه قسمت سه ساعته (روی هم حدود ۱۰ ساعت).‏

‏۹. و البته اکثر فیلمهای سامورایی کوروساوا.‏

‏۱۰. سامورایی، ژان – پی‌یر ملویل (‏۱۹۶۷‏). البته گانگستری است، اما گانگستر خوبی است! ‏

دیدن این فیلمها به صورت مکرر هم مرا ملول نمی‌کند. من اهل «تکرار»م.‏

 


آدرس دنبالک اين مطلب: http://www.fallosafah.org/main/weblog/trackback.php?id=369
مشاهده [ ۳۸۴۱ ] :: دنبالک [ ۰ ]
next top prev
دفتر يادها گفت و گوها درسها کتابها مقالات کارنامه
يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / چهارشنبه، ۹ آبان ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org
Powered By DPost 0.9