معادلی برای ‏share‏: «پخش»‏ — فلُّ سَفَه
چهارشنبه، ۹ آبان ۱۴۰۳ | 
Wednesday, 30 October 2024 | 
شماره: ۴۰۹
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: جمعه، ۱۷ بهمن ۱۳۹۳ | ۳:۱۴ ب ظ
آخرين ويرايش: جمعه، ۱۷ بهمن ۱۳۹۳ | ۳:۱۴ ب ظ
موضوع: زبان و ترجمه

  • معادلی برای ‏share‏: «پخش»‏

یکی دو روز پیش در صفحۀ یکی از دوستان پرسشی از بی بی سی دیدم دربارۀ اینکه به نظر ‏شما بهترین معادل برای ‌‌‏share‏ در فارسی چیست؟ بی بی سی نظر داریوش آشوری را پیشنهاد ‏کرده بود و دربارۀ آن نظرخواهی کرده بود. این هم نظر من.‏

برای اینکه ببینیم چرا کلمۀ ‏‎“share”‎‏ در زبان انگلیسی برای آنچه ما امروز در «نشر» و ‏‏«بازنشر» یا «پخش» مطالب یا عکس‌ها و فیلم‌ها در اینترنت انجام می‌دهیم به کار می‌رود، ‏نخست، لازم است معانی این کلمه و کاربردهایش را در این زبان بشناسیم. صورت اسمی و فعلی ‏این کلمه در زبان انگلیسی یکسان است. به گفتۀ فرهنگ انگلیسی آکسفورد، این کلمه در مقام اسم این ‏معانی را دارد:‏

‏۱) «جزء» یا «بخش»ی از مقداری بزرگ که میان افراد تقسیم یا پخش می‌شود. بنابراین، یک معادل آن ‏‏«سهم» است، به معنای «سهم» افراد در مالکیت چیزی. مثال:‏

‏‏Jake had a share in a large, seagoing vessel.‎

‏۲) «سهم» مساوی افراد در داشتن چیزی، مانند «سهام» شرکت‌ها. مثال:‏

he’s selling his shares in BT

‏۳) «سهم» به عنوان وظیفه‌ای که برای شخص در نظر گرفته شده است. مثال:‏

she’s done more than her fair share of globetrotting.

she can’t take a share in childcare — she’s a nervous wreck.‎

‏۴) «نشر» و «بازنشر» یا «پخش» چیزی در شبکه‌های اجتماعی. مثال:‏

there have been 25,000 shares on Twitter and 117 likes on Facebook as of 7:30 ‎p.m.‎

و اما معنای آن در مقام فعل:

‏۱) «تقسیم کردن» چیزی و «شریک شدن» آن با دیگران. مثال:‏

he shared the pie with her all members of the band equally share the band’s ‎‎profits.‎

‏۲) شریک بودن در احساس، نظر یا عقیده. مثال:‏

‏ ‏other countries don’t share our reluctance to eat goat meat.

‏۳) گفتن یا در میان گذاشتن چیزی با دیگران، پخش کردن حرفی یا رازی. مثال:‏

she had never shared the secret with anyone before

‏۴) «نشر» و «بازنشر» یا «پخش» چیزی در فیس‌بوک یا توییتر و غیره... مثال:‏

the app lets you share your photos on Facebook, Twitter, and Tumblr‎.

اکنون، با توجه به این مثال‌ها، من کلمۀ فارسی «پخش» (به ارتباط آن با «بخش» و «در میان گذاشتن» نیز توجه کنید) را هم به صورت اسم و هم به صورت ‏فعل گویا و رسا می‌دانم و آن را به کلماتی مانند «همخوان» یا «اشتراک‌گذاری» یا «همرسانی» و «نشر» و «بازنشر» ‏ترجیح می‌دهم. من از «پخش» استفاده می‌کنم.‏

 



آدرس دنبالک اين مطلب: http://www.fallosafah.org/main/weblog/trackback.php?id=409
مشاهده [ ۳۳۲۳ ] :: دنبالک [ ۰ ]
next top prev
دفتر يادها گفت و گوها درسها کتابها مقالات کارنامه
يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / چهارشنبه، ۹ آبان ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org
Powered By DPost 0.9