امریکایی‌های احمق! — فلُّ سَفَه
جمعه، ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ | 
Friday, 26 April 2024 | 
شماره: ۴۴۸
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: پنجشنبه، ۱۴ آبان ۱۳۹۴ | ۷:۲۸ ب ظ
آخرين ويرايش: پنجشنبه، ۱۴ آبان ۱۳۹۴ | ۷:۲۸ ب ظ
موضوع: خاطره

  • امریکایی‌های احمق!

یکی دو سال پیش سوار بر قطار از پاریس به بروکسل می‌رفتم. به‌ناگزیر در واگن درجۀ یک و در ردیف چهارنفرۀ میزداری که سه زن امریکایی نیز در آن بودند نشسته بودم. این سه زن با هم نسبت خانوادگی داشتند: مادربزرگ، مادر و نوه. مادربزرگ و مادر رو به روی من نشسته بودند و دختر جوان موطلایی هفده هجده ساله در پهلوی راستم نشسته بود و من هم کنار پنجره بودم و به بیرون می‌نگریستم، اما به ناگزیر سخنان آنان را نیز می‌شنیدم. رشتۀ کلام به دست مادربزرگ بود. زنی میان سال به نظر می‌آمد و چندان پیر نمی‌نمود. جهاندیده بود و خوش‌سخن و خنده‌روی. به او نمی‌آمد که مادربزرگ باشد. شاید خیلی زود ازدواج کرده بود و شاید از آن زن‌های پولداری بود که خیلی به خودشان می‌رسند! باری، از ماجراهایشان در پاریس می‌گفتند و اینکه این اروپایی‌ها تا چه اندازه امریکایی‌ها را ساده لوح و احمق فرض می‌کنند! وقتی خنده‌کنان گفت، «این اروپایی‌ها به ما می‌گویند "امریکایی احمق" و خیال می‌کنند ما احمقیم، چون می‌گذاریم سرمان کلاه بگذارند!»، من هم به ناگزیر رو گرداندم و نگاهی به مادربزرگ کردم و لبخندی زدم!

گمان نمی‌کنم که آدمی یا ملتی در این جهان باشد که خودش را «زرنگ» و دیگری را «احمق» نپندارد. هرکس با خود خیال می‌کند که «زرنگترین» است و دیگران «احمق‌ترین». با این همه، شاید بتوان «زرنگی» یا «حماقت» را در اینجا تعریف کرد. زرنگی برای برخی توانایی در «فریب دادن» و «خدعه کردن» با دیگران است. بر «دورویی» و «نفاق» خود نام «تقیه» می‌نهند و بر «تقیه» دیگران نام «نفاق». «خُدعه‌گری» و «دروغگویی» خود را «سیاست» می‌نامند و «دیپلماسی» و «ادب» دیگران را «خامی» و «ساده‌لوحی» می‌شمارند. اگر این طور باشد، من در اروپایی‌ها و امریکایی‌ها، تا جایی که برخورد داشته‌ام، هیچ‌گاه اقامت طولانی در اروپا یا امریکا نداشته‌ام یا معاشرت با آنها نداشته‌ام، اصلاً زرنگ‌بازی و دغلکاری ندیده‌ام. به نظر می‌آید که آنها واقعا اصل را بر برائت می‌گذارند و از پیش با کسی به صورت متهم یا متقلب و دغلکار برخورد نمی‌کنند. شاید همین گشودگی در برابر دیگران باشد که به نظر آید آنها «احمق» یا «ساده‌لوح»اند، اما برای کسانی که در آزادی زیسته‌اند و هیچ‌گاه مجبور نبوده‌اند در زندگی مدنی و اجتماعی خود را غیر از آنکه هست بنمایند، «نفاق»، «تزویر»، «دورویی»، «تقیه» و «خدعه» و «دروغ» واقعاً جایی در معامله و داد و ستد و معاشرت با دیگران ندارد. برای همین است که افشای این گونه چیزها در این گونه جوامع برای افراد بسیار گران تمام می‌شود، برخلاف آنچه ما در جامعۀ خودمان شاهد آن هستیم. چون همه می‌دانند و می‌گویند: «ما همه همین طور هستیم!» و چرا نباشیم؟ وقتی زور این همه بر ما فشار می‌آورد؟ مگر جایی که زندگی و مرگ افراد به دست زور است و افراد جز همرنگی چاره‌ای ندارند و کسی نمی‌تواند خودش باشد، و اگر خودش باشد سخت زیان می‌بیند و کیفر داده می‌شود، کسی می‌تواند صادق و بی شیله پیله باشد؟ شاید برای همین است که ما «زرنگی» را این‌قدر تحسین می‌کنیم و «سادگی» به نظرمان عیب می‌آید!



آدرس دنبالک اين مطلب: http://www.fallosafah.org/main/weblog/trackback.php?id=448
مشاهده [ ۲۸۴۵ ] :: دنبالک [ ۰ ]
next top prev
دفتر يادها گفت و گوها درسها کتابها مقالات کارنامه
يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / جمعه، ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org
Powered By DPost 0.9