استحمار و استعمار — فلُّ سَفَه
جمعه، ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ | 
Friday, 29 March 2024 | 
شماره: ۴۸۴
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: جمعه، ۲ تير ۱۳۹۶ | ۵:۱۱ ب ظ
آخرين ويرايش: جمعه، ۲ تير ۱۳۹۶ | ۵:۲۷ ب ظ
موضوع: سیاست

  • استحمار و استعمار

استعمار هم امروز، مثل روزگار و چرخ کج‌مدار دیروز، شده است یک وسیلۀ توجیه برای همۀ تقصیرها و ضعفهای خود ما و چنانکه در زبان شبه‌ملاهای جدید هم رایج شده، به صورت یک موجود موهوم و نیروی غیبی تلقی می‌شود که هم با فحش دادن به او، خود را تبرئه کنند و هم از آن چماقی بسازند که هرچه را نمی‌پسندند و یا با منافع صنفی و سلیقۀ مذهبی خود مخالف می‌یابند با آن بکوبند و اساساً نمی‌دانند که معنایش چیست و حتی اصلاً چه موجودی است ؟ دیو است ؟ غول است ؟ مرض است ؟ زعفر جنی است ؟ چنانکه یکی از همین‌ها نوشته بود «اینکه دکتر شریعتی در اسلام‌شناسی نوشته است، اسلام واسطۀ رسمی میان انسان و خدا را در مذهب حذف کرده است تا رابطۀ مستقیمی برقرار کند، کار استعمار است» و خوشمزه‌تر از این، اتهام من است که: «دکتر شریعتی حرفهای اربابان استعماری‌اش را که در مکه و مدینه نشسته‌اند در ایران واگو می‌کند»! در صورتیکه استعمار به همان معنی واقعیش هم علت نیست، معلول است، استعمار همیشه هست، چنانکه میکروب، این مزاج مرض‌پذیر ضعیف است که آهن و کلسیم و ویتامین و گلبول قرمز و سفید، خون تولید نمی‌کند، ریه‌ها هوای کافی نمی‌گیرند و اکسیژن به خون و به سلول نمی‌رسانند و گازکربنیک سمی را از سیاه‌رگها جدا نمی‌کنند و کلیه‌ها ادرار را دفع نمی‌کنند و معده مواد غذایی را جذب نمی‌کند و آنوقت، چنین علیلی که خودبخود بیمار است، مرض خود را به گردن درز دریچه می‌اندازد که از آنجا سوز سرما وارد اطاق شده یا به گردن لحاف که دیشب پس رفته ...

این اغفال از علت اصلی و مقصر واقعی است که یک علت داخلی است، با بزرگ کردن و علت تام و علت‌العلل معرفی کردن یک عامل فرعی خارجی یا «معین عمل» (کاتالیزور) که بزرگترین فریب است. استعمار نیز شده است نقابی که هر کس چهرۀ کریه خود را در پشت آن مخفی می‌کند. به نظر من، بزرگ‌ترین و قوی‌ترین و ریشه‌دارترین عوامل فرهنگی و تربیتی که این حالت ذلت‌پذیری و به تعبیر عمیق قرآن، «استضعاف» را در ما پدید آورده و شخصیت انسانی و اجتماعی ما را به کلی فلج کرده است، دو عامل است و متأسفانه این دو قویترین و تعیین‌کننده‌ترین عوامل دست‌اندرکار انسان است که روح و اندیشه و اراده و به خصوص شخصیت انسان را- هم فرد و هم جامعه را- شکل می‌دهد. این دو عامل یکی ادبیات ماست و دیگری مذهب ما.

(با مخاطب‌های آشنا، ج ۵، نامه به پدر، نامۀ ۱، ص ۱۷–۱۵)

 



آدرس دنبالک اين مطلب: http://www.fallosafah.org/main/weblog/trackback.php?id=484
مشاهده [ ۳۲۶۵ ] :: دنبالک [ ۰ ]
next top prev
دفتر يادها گفت و گوها درسها کتابها مقالات کارنامه
يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / جمعه، ۱۰ فروردين ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org
Powered By DPost 0.9