شهروندان از چه چیزی (نه چه کسی) باید بترسند، از چه چیزی (نه چه کسی) باید فرمان ببرند، به چه چیزی (نه چه کسی) باید — فلُّ سَفَه
جمعه، ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ | 
Friday, 29 March 2024 | 
شماره: ۵۰۷
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: چهارشنبه، ۲۸ آبان ۱۳۹۹ | ۱۱:۳۰ ب ظ
آخرين ويرايش: چهارشنبه، ۲۸ آبان ۱۳۹۹ | ۱۱:۳۲ ب ظ
موضوع: سیاست

  • شهروندان از چه چیزی (نه چه کسی) باید بترسند، از چه چیزی (نه چه کسی) باید فرمان ببرند، به چه چیزی (نه چه کسی) باید

 

فلسفه پیدایش خود را وامدار ساختمان یا ساختار جامعۀ یونانی در ۶۰۰ ق م به بعد است. و البته یک دلیل افول آن نیز از دست رفتن همین ساختمان و ویران شدن آن به دست اسکندر مقدونی. یک دلیل اینکه چرا تفکر نظری و انتقادی و به دنبال آن فلسفه در یونان پدید آمد و در کشورهای نیرومندتر و ثروتمندتری مانند ایران و مصر و هند و چین پدید نیامد، کشورهایی که البته علم و حکمت و دین داشتند، ساختمان سیاسی و اجتماعی این جامعه بود که آن را بسیار متفاوت با این جامعه‌های متمدن و بافرهنگ و ثروتمند ساخته بود. فلسفه نه علم است نه حکمت و نه دین. اما هرسه این‌ها می‌تواند باشد و هر سهٔ اینها  را می‌تواند بپروراند، یا با آنها یکی شود یا یکی گرفته شود، یا با آنها به چالش برخیزد. فلسفه می‌تواند بر این سه پیشی گیرد و نه تنها به طور عرضی از آنها فراتر رود بلکه به‌طور طولی نیز از آنها بالاتر رود. این بحث را وامی‌گذارم به فرصتی دیگر در این باره که «چرا فلسفه یونانی است؟» اما در خصوص پرسش نوشتۀ قبلی که پرسیده بودم سخنان ارتشبد مارک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا، یادآور چه سخنانی در تاریخ فلسفه است، صفحاتی از «اندیشۀ فلسفی در عصر باستان»، نوشتۀ ترنس اروین، روزنه، ۱۳۹۶، ص ۴۴-۴۲، به ترجمۀ خودم را می‌آورم که در آنجا او به شرح تفکر تاریخی هرودوتوس و اهمیت فلسفی آن می‌پردازد. هرودوتوس در مقایسهٔ ایران و یونان آن زمان به آزادی سرباز یونانی و ترس او از «قانون» و وفاداری او به «قانون» اشاره می‌کند که برآمده از نظام دموکراسی است. برخلاف سرباز یونانی، سرباز ایرانی از «شاه» می‌ترسد، نه از «قانون». چون اساساْ قانونی نیست. به گفتۀ او:

 اما هرودوتوس از نگرش حماسی فراتر میرود. او آداب و رسوم و باورها و نهادهای اقوام عمدۀ غیریونانی را كه به تاریخ او قدم میگذارند به تفصیل بررسی میكند. او نظامهای سیاسی یونانیان و ایرانیان و نظامهای سیاسی دولتهای مختلف یونانی و نظامهای سیاسی دولتی واحد را در زمانهای مختلف در برابر یكدیگر میگذارد. او به این تفاوتهای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی متوسل میشود تا ستیزها و تأثیرات متقابل میان اقوام مختلف و نتایج شان را تبیین كند. او، در توسل به آنها، به قوانین كلّی و به اصولی متوسل میشود دربارۀ اینكه چگونه از مردمی در جامعهای مفروض، با آداب و رسومی خاص و در محیطی خاص، میتوان انتظار داشت در برخی اوضاع و احوال مفروض عمل كنند. این اصول كار هرودوتوس را از روایت صرفاً حماسی به تحلیل و تبیین تاریخی تغییر شكل میدهند.

او در تبیین موفقیت آتن صرفاً به افعال افراد آتنی اشاره نمیكند، بلكه به رشد دموكراسی در آتن و آگاهی حاصل از تعلق خاطر فردی و مسئولیت در قبال دولت نیز اشاره میكند. او نخستین كسی است كه به توصیف اعمال جمعی دموكراسی آتن میپردازد و نه صرفاً اعمال فردی نخبهسالاران (آریستوكراتها). باز، او دلیری اسپارتیان را با قهرمانگرایی فردی آنان تبیین نمیكند، بلكه با نگرش اخلاقی جمعی و سیاسی آنان به تبیین دلیری شان میپردازد:

اسپارتیان در مقام افراد جنگاور از هیچ مردی كم تر نیستند، اما با یكدیگر بهترین مرداناند. زیرا آزادند، اما نه آزاد برای هر كاری؛ زیرا آنان قانون را فرمانروایشان قرار دادهاند و از آن میترسند، بسیار بیش تر از آنكه رعایای تو از تو [شاه ایران] میترسند. زیرا آنچه آنان انجام میدهند به فرمان قانون است و فرمان قانون همواره یكسان است و هرگز از برابر هیچ انبوهی از كسان در نبرد نمیگریزند، بلكه در صف استوار میایستند و یا چیره میشوند و یا كشته.

آموزش و تعلیم و تربیت جمعی اسپارتی تبیین كلّی عمل آنان است.س

با این وصف قوانین وسیعتر و عامتر دربارۀ جوامع بشری و محیط آنان در كار هرودوتوس دیده میشود. او هنجارها و آداب و رسوم نامعمول مصریان را با آب و هوای نامعمول سرزمین آنان مرتبط میكند و شاید بر این گمان است كه فقر طبیعی یونان یونانیان را بر آن داشت تا قوانین و نهادهای متناسبی برای چیره شدن بر آن پدید آورند. او در پایان همین تاریخ بر اصل عامی دربارۀ محیط طبیعی و پاسخ انسان به آن تكیه میكند. او به كوروش، بنیانگذار خاندان پادشاهی پارسیان، تصمیمی را نسبت میدهد مبنی بر این كه او پارسیان را در سرزمین سخت نگه میداشت و نمیگذاشت به دشت حاصلخیز مهاجرت كنند، زیرا «سرزمین نرم مردان نرم پدید میآورد».

هرودوتوس به تلویح میگوید كه وقایع و دگرگونیهای تاریخی جملگی با استناد به تصمیمهای فردی و خباثتها یا نزاعها، یا با مداخلههای ناگهانی و پیشبینیناپذیر خدایان یا با بختهای تفسیرناپذیر تبیین نمیشود. برخی وقایع را قاعدهمندیهای عامی تبیین میكند كه دربارۀ انواع جوامع و دربارۀ تأثیرات نهادهای اجتماعی و سیاسی در كُنش افراد و دربارۀ رابطۀ میان انسانها و محیط شان وجود دارد.

 



آدرس دنبالک اين مطلب: http://www.fallosafah.org/main/weblog/trackback.php?id=507
مشاهده [ ۱۹۳۱ ] :: دنبالک [ ۰ ]
next top prev
دفتر يادها گفت و گوها درسها کتابها مقالات کارنامه
يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / جمعه، ۱۰ فروردين ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org
Powered By DPost 0.9