«شرع» بهتر است یا «قانون»، «حرام» بهتر است یا «ممنوع»؟ — فلُّ سَفَه
جمعه، ۷ دی ۱۴۰۳ | 
Friday, 27 December 2024 | 
شماره: ۶۷۵
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: پنجشنبه، ۱۶ شهريور ۱۴۰۲ | ۱۱:۳۹ ق ظ
آخرين ويرايش: پنجشنبه، ۱۶ شهريور ۱۴۰۲ | ۱۱:۴۲ ق ظ
موضوع: سیاست

وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تُؤْمِنَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ ﴿۱۰۰﴾
و كسی به خدا ايمان نمی‌آورد مگر به اجازهٔ او و [خدا] بر كسانى كه نمى‌انديشند/نمی‌فهمند پليدى را مقرر می‌کند (۱۰۰)

سورهٔ يونس، ایهٔ ۱۰.


  • «شرع» بهتر است یا «قانون»، «حرام» بهتر است یا «ممنوع»؟

غلامعلی حداد عادل، از صاحب‌منصبان همیشگی «نظام مقدس جمهوری اسلامی»، از آغاز تا امروز (شاهدی بر اینکه  این نظام «رژیم» است و نه «سیستم»! چون اقلیتی از آغاز تا پایان بر آن حاکم‌اند، و هرگز امکان «تغییر»ی واقعی در سیاست‌های آن نیست)، و استاد فلسفه در دانشگاه  تهران (و البته مشاغل متعدد دیگر، همه در مقام ریاست)، دربارهٔ قدرت پاپ در اروپای امروز گفته است: 

«اگر پاپ بگوید سقط جنین حرام است ولی پارلمان ایتالیا بگوید آزاد است، حرف حرف پارلمان است. این بلایی است که در اروپا بر سر دین آمده است».

این سخن حداد عادل دارای مفروضات نگفته و نیندیشیدهٔ بسیاری است که در جای خود می‌باید یک یک آنها را با پرسشگری انتقادی بیرون کشید و آشکار کرد، از جمله اینکه او: ۱) «حرام» (دینی/شرعی) را با «ممنوع» (مدنی/قانونی) یکی فرض می‌کند و هیچ تفاوتی میان «مؤمنان» به دینی خاص با شهروندان نامؤمن یا حتی دیندارزادگان ناملتزم به اعمال دینی نمی‌گذارد، و گمان می‌کند پاپ حق دارد چیزی را که از نظر او «حرام شرعی» است با استفاده از ابزار «قانون» بر همگان (از جمله غیرمسیحیان یا حتی مسیحیان ناملتزم به عمل) «ممنوع قانونی» اعلام کند، اما «حرام» (شرعی) با «ممنوع» (قانونی) همواره یکی نیست، گرچه در آغاز تاریخ ادیان «شرع» و «قانون» یکی بوده است؛ ۲) «پاپ باید بیش از نمایندگان مردم حق داشته باشد»، در واقع او مدعی حق «وتو» یا نظارت یک‌جانبه و لغو یا تصویب قوانین برای پاپ است (شبیه آن چیزی که ما در ایران به نام «ولایت فقیه» یا «شورای نگهبان» می‌شناسیم؟)؛ اما ۳) «چرا پاپ باید چنین حقی داشته باشد، اگر مردم چنین حقی به او نداده‌اند؟»؛ ۴) «سرچشمهٔ «قدرت» و «اختیارات» پاپ در کجاست: خدا یا مردم؟»؛ ۵) «آیا پاپ حق دارد برخلاف رأی مردم ایتالیا در مقابل رأی انان بایستد و آن را یکجانبه براندازد؟»؛ یا ۶) «آیا پاپ اصلاً ایتالیایی (شهروند ایتالیا) شمرده می‌شود که دارای حق رآی در مجلس و کشور ایتالیا باشد؟»؛ ۷) «آیا پاپ امروز دارای قدرتی است که دیگران او را از اجرای آن باز داشته‌اند؟»؛ حداد نمی‌گوید که ۸) «چرا پاپ که زمانی بر تمامی پادشاهی‌ها و امپراتوری‌های اروپا سلطه داشت و به یک فرمان می‌توانست هر پادشاهی را از قدرت به زیر کشد، چون سربازان شاه به فتوای پاپ دیگر از او فرمان نمی‌بردند، اکنون به روزی افتاده است که دیگر چنین قدرتی حتی در دادن فتوا نیز ندارد؟»؛ ۹) «اگر پاپ پاپ است چرا نمی‌تواند فهرستی از نمایندگان منتخب خود ارائه دهد تا مردم به آنها رأی دهند و آنان مانع از تصویب چنین لوایحی شوند، مگر او در میان مردم طرفدار یا پیرو ندارد؟»؛ یا ۱۰) «چرا پاپ فتوا نمی‌دهد که فردا پیروانش یا طلاب علوم دینی یا اراذل واوباش آتش به اختیارش کفن‌پوش بیایند برابر مجلس و مانع از تصویب چنین قانونی شوند»؟؛ ۱۱) «پاپ چگونه آن قدرتی را که در قرون وسطی داشت از دست داد؟»؛ ۱۲) «پاپ آن قدرت را چگونه به دست آورده بود؟»؛ ۱۳) « آیا زوال قدرت پاپ و کلیسا به سود اروپا (و بشر) تمام شد یا به زیان اروپا (و بشر)؟»؛ ۱۴) «آیا حداد عادل بر زوال قدرت پاپ و کلیسا حسرت و افسوس می‌خورد؟»؛ ۱۵) «آیا سکولاریسم از درون خود کلیسا رویید یا از بیرون به او تحمیل شد؟»؛ ۱۶) «آیا معنا و مفهوم کلماتی مسیحی مانند «سکولار» اصلاً با مفاهیم دینی «اسلام» سازگار است؟»؛ ۱۷) «آیا معنا و مفهوم «دین» در مسیحیت با معنا و مفهوم «دین» در اسلام یکی است؟»؛ ۱۸) «آیا مسلمانان و فقیهان نباید از فرجام کار مسیحیان و پاپ عبرت بگیرند؟»؛ ۱۹) «این عبرت چیست و چگونه ممکن است؟» این پرسش‌ها و بسیار پرسش‌های دیگر را ما می‌توانیم مطرح کنیم تا ببینیم حداد عادل از کجا به این داوری رسیده است که «سکولاریسم بلا بوده است؟» و «برای چه کسی یا چه کسانی «بلا» بوده است؟» اما پیش از هرچیز ما باید بفهمیم و ببینیم که حداد عادل چه فهمی از «قدرت» و «ولایت» و «مرجعیت» و «زور» دارد و تفاوت «دین» و «شریعت» و «قانون» و «اخلاق» و «دولت» و «خدا» و «شاه» و «قدرت» و «ولایت/مرجعیت» و «زور» و «ارزش» را چگونه می‌فهمد؟ و از نظر او کدام یک از اینها برتر و برای زندگی ارزشمند انسانی شایسته‌تر است: «اخلاق» یا «دین» یا «شریعت» یا «قانون»، «فضیلت» یا «خدا» یا «دولت» («شاه/رهبر/ولی فقیه، پاپ»)، «بد»، «حرام» یا «ممنوع»، «ولایت/مرجعیت» (پیر، مرجع، پاپ) یا «زور»؟ 

پاسخ به این پرسش‌هاست که به ما می‌گوید مسیحیت یا اسلام چگونه می‌تواند در جهان امروز همچنان بر دل‌های مؤمنان حکومت کند، بی‌انکه به زور «قانون» متوسل شود، یا به زور باتوم و چماق و تیر و تفنگ و ساچمهٔ اراذل و اوباش و نظامیان متوسل شود تا شریعت یا قانونی را به زور اجرا کند که کسی در دل نه ذره‌ای احترام برای آن دارد و نه ایمان و باور.  

برای سخن حداد عادل، رجوع شود به:



آدرس دنبالک اين مطلب: http://www.fallosafah.org/main/weblog/trackback.php?id=675
مشاهده [ ۸۴۹ ] :: دنبالک [ ۰ ]
next top prev
دفتر يادها گفت و گوها درسها کتابها مقالات کارنامه
يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / جمعه، ۷ دی ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org
Powered By DPost 0.9