ميرزا ملکم خان و تونی بلر — فلُّ سَفَه
چهارشنبه، ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳ | 
Wednesday, 8 May 2024 | 
شماره: ۸۸
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی
درج: سه شنبه، ۱۷ مرداد ۱۳۸۵ | ۱:۱۱ ق ظ
آخرين ويرايش: سه شنبه، ۱۷ مرداد ۱۳۸۵ | ۱:۱۱ ق ظ
موضوع: سياست

  • ميرزا ملکم خان و تونی بلر

چند روز پيش که سخنان تونی بلر را می‌خواندم بی‌ختيار به ياد سخنانی از ميرزا ملکم خان افتادم. تونی بلر در هشدار به ايران و سوريه گفته بود:

بايد برای سوريه و ايران کاملا روشن کنيم که يک گزينه در برابر آنها وجود دارد: به جامعه بين المللی بپيونديد و همان قواعد بازی را بپذيريد که همه ما پذيرفته‌ايم و يا با شما برخورد خواهد شد.

وی گفت که اگر اين دو کشور درصدد باشند تا، به گفته وی، هزينه تحولات سياسی در خاورميانه را سنگين‌تر کنند در خواهند يافت که اشتباه کرده‌اند.

ميرزا ملکم خان در حدود صد و پنجاه سال قبل گفته بود:

اوضاع ايران اين است که می‌بينيد. جميع دواير مختل، خزانه خالی، حقوق آدميت همه در عزا، بنيان استقلال از هر طرف متزلزل، چه بدبختی است که بر اين خاک مستولی نباشد؟

– انجام اين وضع چه خواهد بود؟

– مطلب معلوم است، دول خارجه ايران را خواهند گرفت؟

– به چه حق؟

– به حکم همين تقصير که ما نمی‌خواهيم چشم باز کنيم و ببينيم وضع دنيا و شرايط بقای دول در اين عهد تا به چه حد فرق کرده است؟

خواه تصديق بکنيم، خواه منکر بشويم، جميع طوايف دنيا به حکم علوم و صنايع تازه شريک آبادی همديگر شده‌اند، ديگر هيچ گروهی حق ندارد يک قطعه کره‌ی زمين را به عنوان ميراثْ حق خرابکاری خود قرار بدهد.

دارايی دولت در اين عهد مشروط به کفايت وزراست.

وزرای ايران نشان بدهند به جهت تصرف اين ملک چه سند استحقاق ابراز کرده‌اند؟

موافق آبادی اين عهد محقق است که اگر ايران بر وفق قوانين عدالت اداره شود، مقادير محصولات اين خاک، هم از برای زندگی اهل اين ملک، هم از برای رونق آبادی دنيا، يک بر هزار بلکه چندين هزار مرتبه بيشتر از امروز می‌شود.

موافق اين حساب، اوليای ترقی خلاف حقوق بندگان خدا می‌دانند که اين همه ممالک ما را با اين همه نعمات خداداد اين طور خراب بگذارند.

عموم دول بزرگ اين مذهب آبادی امروز به هر نوع صراحت به کل دول آسيا لساناً و فعلاً اعلام می‌کنند که يا ممالک خود را موافق قاعده منظم و آباد کنيد، يا ما به حکم عدالت آباد می‌نماييم و بساط خرابکاری شما را بر می‌چينيم.

– با چنين فرمانروايی قانون آبادی، تکليف ما چيست؟

– تکليف منحصر است، بايد ايران را موافق اصول آبادی اين عهد مستحق زندگی بسازيد.

– به چه طريق؟

او در جای ديگر نيز می‌گويد:

وزرای ايران قدمت تاريخ ايران را سد جميع بلاها می‌دانند. هر چه فرياد می‌کنی سيل رسيد، می‌گويند سه هزار سال است همين طور بوده‌ايم و بعد از اين هم خواهيم بود!

سرکار وزير! آن وقتی که شما در آسيا به‌طور دلخواه خود سلطنت می‌کرديد، آن وقت کسی دويست فرسخ راه را در ده ساعت طی نمی‌کرد. آن وقتی که انتظام دولت را به وقر بی‌معنی و قطر شکم می‌دانستند آن ايام مدتی است گذشته است. حالا در سه‌هزار فرسخی ايران يک قلعه‌ی آهنی می‌سازند و می آيند محمره را در دو ساعت منهدم می‌کنند. حالا در مقابل اقتدار دول همجوار نه الفاظ عربی به کار می‌آيد، نه استخوانهای اجدادی، حالا چيزی که لازم داريم علم است و بصيرت. هزار قصيده‌ی عربی حفظ داشته باشيد و هزار فرمان نجابت ابراز نماييد، باز نخواهيد فهميد که دولت ساردنيا [ايتاليا] که از آذربايجان کوچکتر است و ده سال قبل از اين دوازده کرور ماليات داشت، چطور شد که حالا سی کرور ماليات دارد؟ می‌دانم خواهيد فرمود ولايت را نظم دادند، مردم را آسوده ساختند، مملکت را آباد کردند. اين الفاظ را رديف کردن آسان است، اما وقتی که از شما بپرسند: راه آبادی ولايت کدام است؟ همان الفاظ بی‌معنی را خواهيد گفت که هر احمقی در هر ايامی گفته است.

عقل تنها برای وزارت اين ايام کافی نيست! ميرزا آقاخان از اغلب وزرای فرنگ بلاشک عاقلتر بود، با وصف اين هرگاه ادنی محرر وزارتخانه‌های فرنگ، به جای ميرزا آقا خان [وزير] می‌شد هزار بار بهتر از او وزارت می‌کرد. اگر به يک رعيت بسيار عاقل دهات سيستان کسی بگويد در ده ساعت از کرمان می‌توان به هرات رفت خواهد خنديد.

اگرچه اکثر از رجال دولت عليه برحسب نجابت با دويست نفر فراش راه می‌روند و اگرچه برحسب فهم دوهزار بيت شعر عربی می‌دانند ولی در مراسم ترقيات مملکت‌داری از سيستانی مزبور هيچ فرقی ندارند. مثلاً، هزاربار فرياد بکنيد که در دو سال ماليات مازندران را می‌توان با کمال آسانی به دو کرور رسانيد، باز خواهند گفت: در ايام انوشيروان هم چنين چيز نبوده است! بلی در ايام انوشيروان لفظ انگليس وجود نداشت. حالا چند نفر تاجر انگليسی در خانه‌ی خود می‌نشينند و به همان تدبيری که شما منکر هستيد در پنج هزار فرسخی وطن خود به قدر ده مقابل دولت انوشيروان را مطيع ومملوک خود می‌کنند. بلی اکثر عقايد و اعمال ملل فرنگ در ظاهر خلاف عقل می‌نمايد ولی اگر ما بخواهيم فقط به عقل طبيعی خود حرکت کنيم منتهای ترقی ايران مثل ايام کيومرث خواهد بود.



آدرس دنبالک اين مطلب: http://www.fallosafah.org/main/weblog/trackback.php?id=88
مشاهده [ ۴۰۸۶ ] :: دنبالک [ ۴۵۸ ]
next top prev
دفتر يادها گفت و گوها درسها کتابها مقالات کارنامه
يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / چهارشنبه، ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org
Powered By DPost 0.9