جمعه، ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ | 
Thursday, 28 March 2024 | 
• برای دسترسی به بایگانی سايت قدیمی فلُّ سَفَه اينجا کليک کنيد.
• برای دسترسی به بایگانی روزانه بخش روزنامه اينجا کليک کنيد.
• برای دسترسی به بایگانی زمانی بخش روزنامه اينجا کليک کنيد.
• برای دسترسی به نسخه RSS بخش روزنامه اينجا کليک کنيد.

موضوع:    
اول<۱۰

۱۱

۱۲۱۳۱۴۱۵۱۶۱۷۱۸۱۹۲۰>آخر

: صفحه


شماره: ۶۳۱
درج: پنجشنبه، ۲۶ آبان ۱۴۰۱ | ۲:۵۵ ب ظ
آخرين ويرايش: پنجشنبه، ۲۶ آبان ۱۴۰۱ | ۲:۵۷ ب ظ
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی

  • بیچاره شاه که «اصلاح‌طلب» نداشت!

می‌گفت: «این روزها وقتی می‌خوانم که برخی از به اصطلاح انقلابی‌های سابق و اصلاح‌طلبان امروز می‌گویند ”انقلاب“ اساساً چیز بدی است و هرگز نباید ”انقلاب“ کرد، دلم به حال خودمان و این چند نسلی که زندگی‌شان به باد رفت و ”ایران“ که ”ویران“ شد و همین طور «شاه» می‌سوزد. چه می‌شد اگر در آن روزگار هم کسانی می‌داشتیم که به گروه‌های چریکی‌مان و شاعران و نویسندگان انقلابی‌مان اندرز ”خشونت‌پرهیزی“ و ”اصلاح‌طلبی“ می‌دادند و مردم را از ”انقلاب کردن“ برحذر می‌داشتند! اما آیا اصلاً چنین چیزی ممکن بود؟»


۰

شماره: ۶۳۰
درج: پنجشنبه، ۲۶ آبان ۱۴۰۱ | ۱:۴۶ ب ظ
آخرين ويرايش: پنجشنبه، ۲۶ آبان ۱۴۰۱ | ۲:۵۶ ب ظ
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی

  • چرا «استقلال»: انقلاب ۵۷ «اسلامی» بود یا «ملی»؟ (۲)

چرا «استقلال» باید نخستین بخش از شعار «سه جزئی» انقلاب ۵۷ و نخستین بخش آن باشد؟ مگر ایران کشوری «مستعمره» یا «اشغال‌شده» بود؟ چرا «جمهوری اسلامی» این‌قدر بر «مستقل» بودن خودش و بر «وابسته بودن» نظام پبشبن یا «خاندان پهلوی» تأکید می‌کند؟ چرا «جمهوری اسلامی» این‌قدر بر «دشمنی» با «امریکا» اصرار می‌ورزد، تا جایی که کشور را تا اعماق پرتگاه جنگی دائمی اما اعلام‌نشده برده است؟ چرا «جمهوری اسلامی» امریکا را «استکبار جهانی» یا «شیطان بزرگ» می‌نامد؟ آیا «امریکا» واقعاً «طاغوت» است؟ «طاغوت واقعی» کیست؟


۰

شماره: ۶۲۹
درج: سه شنبه، ۳ آبان ۱۴۰۱ | ۱۰:۵۸ ب ظ
آخرين ويرايش: پنجشنبه، ۲۶ آبان ۱۴۰۱ | ۱۲:۴۲ ب ظ
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی

  • حکومت باید «مستقل» باشد یا «عادل»؟ (۱)

غلامعلی حداد عادل در نشست «خانهٔ گفت و گوی دانشگاه تهران» (۱۲ مهر ۱۴۰۱) که در خصوص اعتراضات سراسری اخیر مردم به «نظام جور و جهل جمهوری اسلامی» و با حضور جمعی از استادان دانشگاه تهران برگزار شده بود، به کنایه مدعی شد که ریشهٔ اعتراضات اخیر را باید در خارج از کشور جست و جو کرد، چون به نظر او «جرم بزرگی که مردم ایران (با انقلاب ۵۷) مرتکب شده، استقلال‌طلبی است». در اینکه آیا «نظام پیشین» وابسته بود یا آیا «نظام کنونی» مستقل است یا «مستقل‌تر» از نظام پیشین است و باجی به بیگانگان (شرقی و گروه‌های نیابتی خارجی و حامیان جیره‌خوار داخلی) نمی‌دهد می‌توان بحث کرد، اما پرسش مهم‌تر اساساً این است که آیا «استقلال» حکومت و وابسته نبودن آن به بیگانگان می‌تواند «امتیاز»ی برای حکومت و دلیلی بر آن باشد که آن حکومت «خوب» و «موجه» و «پذیرفتنی» و «مشروع» است، هرچند «ستمگر» و «زورگو» و «سفیه» و «دون‌پرور» و «غارتگر» و «بی‌کفایت» و «دزد» باشد؟ در اینکه «مستقل بودن» ادعایی جکومت یک کشور هیچ ارزشی ندارد می‌باید بسیار پیش‌تر از اینها سخن می‌گفتم، هنگامی که سید محمد خاتمی در دوران ریاست جمهوری‌اش در پاسخ به ناقدان «نظام جور و جهل» مدعی شد که «استبداد هموطنان» را به «آزادی بیگانگان» ترجیح می‌دهد طرحی برای نوشتن پاسخی به او داشتم که ناتمام گذاشتم.




۰

شماره: ۶۲۸
درج: يكشنبه، ۱ آبان ۱۴۰۱ | ۱۰:۱۲ ب ظ
آخرين ويرايش: يكشنبه، ۱ آبان ۱۴۰۱ | ۱۱:۴۹ ب ظ
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی

  • ایدئولوژی قرون وسطایی (!؟)

حامد اسماعبلیون در سخنرانی دیروز خود در جمع تظاهرکنندگان در برلین از رؤیاهایی گفت که انقلابی‌های امروز ایران، به گفتهٔ او، در سر دارند. یکی از آنها دربارهٔ دانش‌آموزان مدارس بود و اینکه در فردای انقلاب دیگر «کودکان ایدئولوژی قرون وسطایی نمی‌آموزند». دشوار نیست بفهمیم که «ایدئولوژی قرون وسطایی» کنایه به چه چیزی است. اما در این تعبیر «ایدئولوژی قرون وسطایی» به نظر من دو «پیشداوری بد» یا دو «فرض نیندیشیده» هست که بهتر است از هم اکنون به آنها بیندیشیم، پیش از آنکه فردا برسد و کسانی باز بخواهند «ایدئولوژی امروزی یا جدید/مدرن» به کودکان بیاموزند یا به کلهٔ آنها فرو کنند و گمان کنند که «ایدئولوژی جدید یا مدرن» بهتر از «قرون وسطایی» است


۰

شماره: ۶۲۷
درج: دوشنبه، ۱۸ مهر ۱۴۰۱ | ۳:۰۰ ب ظ
آخرين ويرايش: دوشنبه، ۱۸ مهر ۱۴۰۱ | ۳:۰۰ ب ظ
نويسنده: محمد سعید حنایی کاشانی

  • «گورنشینان»: چرا «شاهان» و «رهبران» صدای «مردم» را نمی‌شنوند؟

تفاوت «کاخ» با «گور» بسیار است. اما اگر از سویی دیگر به آن توجه کنیم در یک چیز با هم مشترک‌اند: اگر «گور» جایی باشد «بسته» که نه «صدایی» به درون آن می‌رسد و نه چیزی از درون آن «دیده» می‌شود، می‌توان گفت که «ساکنان کاخ‌ها» ــــ «شاهان»، «رهبران»، «دولتمردان»، یا به‌طور کلی، «بالادستان» ــــ و همهٔ کسانی که به روی جهان باز نیستند و در خود محصورند ــــ اگر «صدای مردم» را نشنوند و یا «ستم بر مردم» را نبینند، با «مردگان» فرقی ندارند. چون زنده بودن، یعنی: «شنیدن»، «دیدن»، «اندیشیدن». کسانی که همهٔ درها و پنجره‌ها را به روی خود بسته‌اند و در «جهان بی در و پنجرهٔ» خود زندگی می‌کنند و محبوس پندارها و اوهام و خیالات خویش‌اند با «مردگان» فرقی ندارند. بنابراین، «اهل صومعه»، «مراجع دینی»، «روشنفکران برج عاج‌نشین»، «دانشگاهیان چشم و گوش بسته»، «بازاریان غرق در کسب و کار»، «ثروتمندان خوشگذران»، «هنرمندان کاسبکار»، و خلاصه همهٔ «خودپرستان» و «خودکامگان» و هرکس که در جهانی بسته زندگی می‌کند که جز خودش و خواهش‌ها و امیال خودش چیزی نمی‌بیند و نمی‌شنود در«گور» است و در «جهان مردگان». کسانی نیز که می‌خواهند همهٔ درها و پنجره‌ها ــــ روزنامه‌ها و رادیوها و تلویزیون‌ها و کتاب‌ها و فیلم‌ها و اینترنت و خلاصه هر در و پنجره‌ای ــــ را جز آنچه خودشان به صلاح می‌دانند به روی مردم ببندند، جز ساختن گورستان سودای دیگری در سر ندارند. و البته اینان را هیچ کس و هیچ چیز نمی‌تواند «شنوا» کند مگر آن‌گاه که «روز واقعه» در رسد و «واقعیت» خردکننده بر سرشان آوار شود


۰

اول<۱۰

۱۱

۱۲۱۳۱۴۱۵۱۶۱۷۱۸۱۹۲۰>آخر

: صفحه

top
دفتر يادها گفت و گوها درسها کتابها مقالات کارنامه
يکشنبه، ۳ شهريور ۱۳۸۱ / جمعه، ۱۰ فروردين ۱۴۰۳
همه‌ی حقوق محفوظ است
Fallosafah.org— The Journals of M.S. Hanaee Kashani
Email: fallosafah@hotmail.com/saeed@fallosafah.org
Powered By DPost 0.9